رولان مارسل دوبرول (متولد 1286)
او متولد سال ۱۹۰۷ میلادی در شهر ارمانتیر Armentieres واقع در شمال فرانسه و فارغ التحصیل رشته معماری از مدرسه معماری بوزار پاریس بود و بین سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۱ خورشیدی در ایران مشغول به کار بود .
از سن 17 سالگی کارآموزی در دفاتر معماری و کارگاه های ساختمانی را آغاز کرد و در 19 سالگی با رتبه ی ممتاز وارد مدرسه هنرهای زیبای فرانسه شد. از سال 1932 در یازده کنکور مختلف معماری به عنوان کارآموز یا همکار شرکت کرد و در همان سال هم فارغ التحصیل شد. سالِ بعد پس از موفقیت در کنکور ساختمان بورس تهران بی درنگ کشور خود را به قصد ایران ترک کرد.
ورود دوبرول به ایران مصادف با مراجعت وارطان، دو سال بعد از ورود سیرو و گورکیان و یک سال قبل از مراجعت فروغی است.
دوبرول کار خود را در ایران در شرکت ساختمانی باتینیول، از شرکت های ساختمانی خارجی مستقر در تهران – که در طرح های جدید دوران پهلوی اول فعال بودند – آغاز و در سال 1317 با همکاری فروغی دفتر فنی تأسیس کرد. او علاوه بر شرکت در تاسیس دانشکده هنرهای زیبا (به اتفاق آندره گدار) و ریاست یکی از آتلیه ها، طراحی ساختمان باشگاه دانشگاه تهران 1317 (به اتفاق ماکسیم سیرو)، طراحی دانشکده هنرهای زیبا 1319 (همکاری با آندره گدار و ژنیا آفتاندیلیان)، و طراحی کازینوی رامسر را در سال 1315 برای شرکت باتینیول انجام داد. در سال 1320 با همکاری محسن فروغی (طراح پروژه) ساختمان دانشکده حقوق را به پایان رساند.
او در تهیه نقشه های مقدماتی و اجرایی کاخ دادگستری و وزارتخانه صنایع و معادن با همکاری گابریل گورکیان نیز دست داشت. از دیگر ساختمانهایی که توسط او طراحی شد می توان به طرح ساختمان وزارت دارایی ، ورزشگاه امجدیه و منظریه و ساختمان بانک ملی ساری اشاره کرد.
منابع:
کتابها:
- بانی مسعود، امیر . معماری معاصر ایران/ تهران: نشر هنر معماری قرن، چاپ پنجم(ویرایش دوم)، زمستان ۱۳۹۱
- باور، سیروس . نگاهی به پیدایی معماری نو در ایران؛ ناشر: موسسه علمی و فرهنگی فضا؛ تهران؛ 1388
دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران
این ساختمان توسط رونالد دوبرول با همکاری ژنیا آفتاندیلیان با موافقت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، طراحی و در سال ۱۳۲۰ احداث شد.
چیدمان دانشکده های دانشگاه تهران در سایت ، پیرامون مسیری به شکل U وارونه می باشد و دانشکده هنرهای زیبا در انتهای ضلع جنوب شرقی آن جا گرفته است و از شمال به دانشکده ادبیات از غرب به محوطه فضای سبز ، از شرق به خیابان قدس و از جنوب به خیابان انقلاب محدود شده است.
پردیس هنرهای زیبا در زمینی مستطیل شکل به ابعاد تقریبی ۲۰۰در ۱۰۰ متر و طول آن در امتداد محور طولی مجموعه دانشگاه می باشد.
فضای سبز پردیس ، حیاط هایی هستند که به منظور ایجاد فضای باز ، بین بلوک های ساختمانی برای تامین نور ، تهویه و چشم انداز به اطراف طراحی شده اند . محدوده این حیاط ها با ساختمان ها و عناصر سبز تعریف می شوند . فضای سبز مرکزی ، مستطیلی به ابعاد ۳۲ در ۴۰ متر است که در حیاط اصلی قرار گرفته و مهمترین نقش آن ، کاهش یکنواختی بصری احجام ساختمانی است .
پردیس هنرهای زیبا از هشت بلوک ساختمانی که عموما از حجم های مکعب مستطیلی یا ترکیبی از آنها می باشد ، تشکیل شده است .
این ساختمان ها پیرامون و یا بین حیاط ها قرار گرفته اند . همچنین این ساختمان ها توسط راهرویی سرپوشیده ، با امتدادی در راستای محور طولی دانشگاه با یکدیگر در ارتباط هستند . به علت شیب زمین ، اختلاف سطح هایی بین ساختمان وجود دارد که باطراحی پله هایی در راهروی ارتباطی ، علاوه بر تامین دسترسی ، از یکنواختی و طول زیاد آن کاسته شده است .
سالن قضاوت معماری ، نمایشگاه ، سالن غذاخوری دانشجویان و استادان ، اتاق استادان و بخشی از اتاق های اداری در ساختمان ضلع شمالی در سه طبقه طراحی شده است . سالن آمفی تئاتر ، کلاسهای دروس نظری ، انبارها ، ریاست پردیس و امور اداری در ساختمان مرکزی مجاور حیاط اصلی ، در ضلع شرقی پردیس واقع شده اند .
در محدوده جنوب شرقی نیز ، در حجمی با دو طبقه ، کتابخانه و گروه هنرهای نمایشی و در شمال آن کارگاه مجسمه سازی جای گرفته اند . در ضلع جنوبی ، ساختمانی چهار طبقه به گروه طراحی صنعتی و کارگاههای مربوطه اختصاص یافته است . در ضلع غربی ، در سه حجم مکعب مستطیل ، با دو طبقه روی پیلوت ، آتلیه های معماری قرار دارند . جهت گیری این ساختمانها به گونه ای است که بیشترین نورگیری آنها از جبهه های شمالی و جنوبی باشد. بنابراین در امتداد محور شرقی- غربی توسعه یافته اند .
با توجه به متد آموزشی دانشکده هنرهای زیبا در سالهای ابتدایی تاسیس ، به فضاهای وسیع برای استقرار و تمرین دانشجویان و ارائه و قضاوت آثار آنها نیاز بود . بنابراین برخی از آتلیه ها معماری این مجموعه ۳۸۰ تا ۴۰۰ متر مربع مساحت دارند .
ساختار اصلی سازماندهی فضاها ، به صورت خطی است، که راهرو اصلی ، به عنوان ستون فقرات و ساختمانها در طرفین آن به صورت نامتقارن و با ابعاد مختلف قرار گرفته اند .
در پلان مجموعه ، مفاهیمی نظیر ریتم ، سلسله مراتب ، محور بندی ، حجم های پر و خالی ، تشابه و تکرار عناصر وجود دارد . آتلیه ها ی معماری و فضاهای سبز بین آنها ، نمونه هایی از تشابه و تکرار می باشند . شکل گیری عناصر ، در امتداد محور راهرو ، نوعی ریتم به حساب آمده و جانمایی عناصر ، سلسله مراتب آنها را یاد آور می شود . در بین احجام ساختمانی ، هر جا امکانی وجود داشته ، فضای منفی به عنوان فضای سبز مطرح شده است . فضاهای منفی در تعریف و ایجاد روحیه ای متفاوت برای فضاهای مثبت به کاررفته و فضاهای مثبت ، عملکرد مفید بودن ، زیبایی و تنوع خود را از فضاهای منفی کسب کرده اند .
هندسه پلان در طبقات ، ترکیبی از خطوط راست گوشه ، با تاکید بر ایجاد فضاهای یکپارچه می باشد .
با توجه به اینکه بخش های مختلف مجموعه در طول چندین سال ، به تدریج ساخته شده است ، هماهنگی بین بلوک های ساختمانی در درون پردیس هنرهای زیبا ، با دیگر ساختمانهای موجود در سایت دانشگاه تهران مشاهده می شود . خلوص احجام ، دسته بندی عملکردها ، عدم استفاده از تزیینات ، ساختار هندسی و مدولار پلان ها ، مفهوم پلان آزاد ، سادگی بدنه ها و تناسبات عمودی و افقی ، بیانگر تاثیر جنبش معماری مدرن و گرایش هایی که بر عملکردگرایی در معماری تاکید بیشتری دارند ، در طراحی مجموعه می باشد .
سازه ها از بتن مسلح است و ترکیبی از اندودهای سیمانی به همراه بازشوهای شیشه ای ، مصالح اصلی نماهای ساختمانی را تشکیل می دهند . مجموعه از کیفیت و ظرافت اجرایی مطلوبی برخوردار است . برخی از جزییات این مجموعه جزء درست ترین جزییات ساختمانی موجود در بناهای مشابه خود می باشند . جزییات نصب پنجره ها ، اجرای سایبان ها و تیغه های آفتاب شکن ، از مهم ترین جزییات اجرایی ساختمان های این مجموعه می باشند .
به دلیل ترکیب احجام متعدد و متنوع ، ما با یک نمای غالب و اصلی مواجه نیستیم ، بلکه شاهد اصول مشترکی در طراحی آنها می باشیم . ترکیبی از خطوط راست گوشه با تاکید بر تناسبات عمودی نماهای اصلی بلوک ها را تشکیل می دهند . پنجره های ردیفی با تکرار خود به صورت یک نوار افقی ، نوعی تعادل بصری را ایجاد کرده اند .
عقب نشینی پنجره ها و وجود عناصر عملکردی مانند سایبان هاو تیغه های آفتاب شکن ، علاوه بر ایجاد تنوع و سایه روشن در سطوح وسیع ، بر سبک بنا نیز تاکید می کنند . تقسیم بندی بدنه ها با خطوط عمودی و افقی از یکنواختی آنها کاسته است . قرار گرفتن بلوک های سه گانه بر روی پیلوت و گستردگی پردیس هنرهای زیبا در امتداد محور شمالی _ جنوبی ، در کنار فضاهای سبز ، تنوع و دیدهای بصری مختلفی را ایجاد کرده است . سایه عمیق و ممتدی که پیرامون راهروی ارتباطی ایجاد می شود ، بر روی نقش ممتاز آن به عنوان مفصلی ارتباطی تاکید دارد .
منابع
کتابها:
- بانی مسعود، امیر . معماری معاصر ایران/ تهران: نشر هنر معماری قرن، چاپ پنجم(ویرایش دوم)، زمستان ۱۳۹۱
- میرمیران، هادی - اعتصام، ایرج - میرمیران حمید . معماری معاصر ایران: 75 سال تجربه بناهای عمومی (1300 تا 1375 هجری شمسی)، زیر نظر وزارت مسکن و شهرسازی و معماری، دفتر معماری و طراحی شهری، سازمان مجری ساختمان ها و تاسیسات دولتی و عمومی، با همکاری مهندسین مشاور نقش جهان - پارس / تهران: شرکت طرح و نشر پیام سیما، 1388
© کلیه حقوق برای پایگاه "نقد معماری معاصر ایران" محفوظ میباشد؛ لذا استفاده از کلیه مطالب وب سایت تنها با ذکر منبع بلامانع است.
نقدها
تاسیس دانشگاه تهران به عنوان نماد تجدد ، در واقع ادامه منطقی فرایندی است که با ایجاد دارالفنون در اوایل حکومت ناصری و اصلاحات امیر کبیر آغاز شده بود . بازگشت دانش آموختگان و محصلینی که برای آموزشهای جدید به فرنگ رفته بودند در سالهای 1313 و پس از آن وهمچنین بحران مالی و اقتصادی دهه آغازین قرن جدید ، دولت را بر آن می داشت تا وسایل تحصیلات علوم جدید را در خود کشور فراهم آورد . علاوه بر این ، شکل گیری دانشکده ها و مدارس خاص که از بطن دارالفنون بیرون آمده بودند نیز تاکیدی بر تاسیس دانشگاه بود . این مدارس در نقاط مختلف شهر پراکنده بودند و اکنون لازم بود که همه آنها به سبک ممالک فرنگ در جایی گرد هم آیند . فرایند طی شده از تاسیس دارالفنون تا دانشگاه تهران مسیر منطقی خویش را پیموده و مدرسه های شکل گرفته درون این فرایند شکل سازمانی تازه ای را طلب می کرده اند . جریان فکری سنت گریز که از انقلاب مشروطه مبنا را بر " مدرنیته " گذاشته وبا تشکیل دولت پهلوی در 1304 قدرت را در اختیار گرفته بود برآن می شود تا در سال 1313 با تاسیس دانشگاه نماد قطعی مدرنیته را بر پا دارد .
در شکل گیری و ساماندهی کالبدی دانشگاه تهران ، چهار جریان و الگوی فکری سهیم و تاثیر گذار می شوند . اول ، معماری و شهرسازی مبتنی بر ادامه " سبک تهران " در دوره قاجار ، که تلفیقی بود از معماری بومی و بیگانه . دوم ، معماری مبتنی بر تلفیق شکوه و جلال گذشته های دور و آرمانهای نوگرایانه و معماری مبتنی بر تحسین و تمجید از زیباییهای از دست رفته . سوم ، معماری مبتنی بر سبک بین الملل ، متاثر از جنبش معماری نوین اروپا و چهارم ، معماری برگرفته از سبک کلاسیک اروپا .
بدین ترتیب دانشگاه وارد مفاهیم شهر می شود و از این پس نمادی از پیشرفت و ترقی است ، نمادی که شهر از آن مفهوم می یابد و بدان مفهوم می بخشد . ایجاد میدان دانشگاه ( بعدها میدان 24 اسفند و امروز میدان انقلاب ) تاکیدی بر این هویت بخشی و هویت پذیری است . همچنین دانشگاه ، نمادی است برای سنت گریزی و سنت گرایی ، بستری برای شکل دهی به سازمان اجتماعی و فرهنگی شهر و جامعه و یک فضای شهری است که به سرعت مفهومی غیر مادی وهویتی می یابد ودر محدوده های اداری شهر وارد می شود و به نماد آرمانها و آرزوهای یک ملت تبدیل می گردد . از این پس شهر با او بازشناخته می شود و جامعه ایرانی ، هویت واقعی خویش را در ان می جوید .
در مهرماه 1319 بنا به توصیه وحمایت اسماعیل مرآت وزیر فرهنگ وقت ، دانشکده هنرهای زیبا با عنوان " هنرکده " تاسیس شد . قبل از آن تنها مدرسه قابل اعتنا و موثر هنری در دوران معاصر، مدرسه کمال الملک بود که با کناره گیری و سپس در گذشت او ، به "مدرسه صنایع پیشه و هنر " تبدیل گردید و شاگردانش اداره و تدریس در آن را بر عهده گرفتند . در همین زمان ، کوشش کوتاه مدت دیگری ، توسط پروفسور رولاند و محسن فروغی شکل گرفت و مدرسه ای با دوره ای دوساله به نام " مدرسه عالی معماری " ، به مدیریت استاد ابولحسن صدیقی به وجود آمد . اما ایجاد " هنرکده " سبب شد تا این مدرسه نوپا به همراه مدرسه " صنایع پیشه و هنر " در " هنرکده " ادغام شوند .
فکر تاسیس "هنرکده " شاید از دو جهت در وزارت فرهنگ مطرح شد : اول به دلیل ایجاد مدرسه ای هنری در سطحی جامع ، مانند نمونه های فرنگی و دوم آن که کمال الملک آنچنان که اتفاق افتاد ، مورد بی مهری دستگاه حکومت بود و دولت بی میل نبود تا با جایگزین کردن تشکیلاتی جدید به جای مدرسه او ، محترمانه نام و خاطره اورا به تدریج تحت تاثیر قرار دهد . لذا مرآت با دعوت از آندره گدار و محسن فروغی ، اقدام به ایجاد " هنرکده " نمود وایشان را مامور انتخاب استادان و همکاران و برنامه ریزی قرارداد . " هنرکده " ابتدا به مدت یک سال در شبستان مدرسه و مسجد مروی واقع در بازارچه مروی فعالیت کرد و سپس به دلیل اعتراضات طلبه ها و اهالی مسجد ، به ناچاروبا شتاب و عجله به یکی از سالنهای دانشکده فنی دانشگاه تهران نقل مکان کرد و به مدت چهار سال در آن سالن زیرزمینی باقی ماند . در همین دوران بود که " هنرکده " به "دانشکده هنرهای زیبا " تغییر نام داد و جزو دانشکده های دانشگاه تهران شد . شکل گیری دانشکده هنرهای زیبا را می توان درچهار دوره دسته بندی کرد :
دوره اول : این دوره ، ا زابتدای تاسیس دانشکده تا پایان ریاست محسن فروغی است که از سال 1319 تا 1341 را شامل می شود . در این دوره قسمتی از ساختمان فعلی ( آتلیه ها ) به پایان میرسد و محل دانشکده به ساختمان اصلی منتقل میگردد .
دوره دوم : دوران شش ساله تصدی و ریاست هوشنگ سیحون که از سال 1341 تا 1347 ادامه می یابد و شاهد تغییرات کمی و کیفی و احداث و راه اندازی رشته های جدید شهرسازی ، هنرهای نمایشی و موسیقی است . در این دوره ساختمان مرکزی دانشکده ، شامل سالن آمفی تاتر ، کلاسها و اطاقها و سالن مجسمه سازی آماده میشود . کمی بعد ساختمان کتابخانه و سالنها و اطاقهای طبقه زیرین سالن نمایشگاه و قضاوت به اتمام می رسد و در سال 1346 ساختمان فعلی قسمت هنرهای تجسمی که ابتدا به طور مشترک در اختیار گروه های موسیقی ( طبقه اول و دوم )و هنرهای تجسمی (باقی طبقات ) بود پایان می یابد وکمی بعد طبقه دوم کتابخانه ساخته و گروه تاتر در آنجا مستقر می گردد .
دوره سوم : این دوره از استعفای هوشنگ سیحون تا آغاز انقلاب اسلامی را دربر می گیرد .در این سالها ریاست دانشگاه تهران را پرفسور رضا بر عهده دارد . ورود تعداد زیادی از معلمین جوان به دانشگاه و تغییرات در سیستم آموزشی دانشگاه و همچنین دانشکده هنرهای زیبا ، راه را برای ورود کادر علمی و مدیریتی جوان باز می کند . از سال 1348 تا 1350 محمد امین میر فندرسکی ریاست دانشکده را بر عهده دارد . در این دوره طبقه سوم ساختمان کتابخانه احداث می شود و گروه تاتر فضای بیشتری برای فعالیت می یابد و گروه موسیقی نیز در یکی از اتاقهای آن فعالیت خود را از نو شروع می کند .
دوره چهارم : پس از انقلاب اسلامی یعنی از سال 1358 تا امروز ، دانشکده تغییرات و دگرگونی های بسیاری را شامل می شود که عملا بازتاب شرایط انقلاب اسلامی است . در این دوران دانشکده هنرهای زیبا فعالیت خود را در پنج گروه آموزشی ادامه میدهد ودرادامه روند توسعه آموزشی – پژوهشی ، برنامه های دوره دکترا در رشته معماری و شهرسازی و نیز کارشناسی ارشد و دکتری پژوهش هنر تدوین می شوند . در سال 1370 کارشناسی ارشد ناپیوسته رشته طراحی صنعتی ، پژوهش هنر و تصویر سازی آغاز و رشته موسیقی و مجسمه سازی نیز نوگشایی و شروع به فعالیت میکنند . از سال 1384 دانشکده ، تبدیل به پردیس هنرهای زیبا میشود که مرکب از چهار دانشکده و یک گروه مستقل و یک پژوهشکده فرهنگ و هنر است .
مطالعه و مرور روند شکل گیری دانشکده هنرهای زیبا ، مبین این واقعیت است که این دانشکده ، محصول و برآیند تلاشهای دیرینه استادان هنرهای مختلف و صنایع مستظرفه در عصر مشروطه به بعد بود ، اگرچه در قیاس با دانشکده های اولیه دانشگاه تهران اندکی دیرتر متولد گردید اما تاریخ تحول آن ، هم در دوره نخست و هم درمراحل بعد ، منشا همبستگی ، هم اندیشی وپیوستگی علمی رشته هنرهای زیبا در کشور شد . همچنین با تدوین برنامه هایی عالمانه و متمرکز باعث شد تا ازاین پس رشته های هنر و معماری و سایر رشته های این دانشکده ، حیاتی پرشتاب و همبسته یابند و ازاین طریق به توسعه و تعالی دست یابند .اما گذشته از نقش تاریخی و راهبردی دانشکده هنرهای زیبا در عرصه هنر و رشته های هنری ، درایران ، به نظر می رسد عامل مهم دیگری که نقش اساسی در ماندگاری و تاثیرگذاری این دانشکده داشته است ، ساختار فضاهای معماری و رفتار کاربران دراین فضاها است . موضوعی که نقشی انکارناپذیردرتبیین هویت و شخصیت آن به عنوان چیزی فراتر از یک فضای آموزشی صرف داشته و دارد . در بهترین دانشکده های هنری جهان ، همپای استادان و امکانات ، فضاهای معماری ورفتار اساتید و دانشجویان در این فضاها ، موثر و آموزنده هستند و دانشکده هنرهای زیبا دارای این فضاهاست وبه دلیل دارا بودن این فضاها، معتبر است . همچنین ارتباط و مراودات دانشجویان رشته های مختلف هنری، بر کیفیت وچگونگی محصولات هنری این دانشکده موثر بوده است . ساختاری خطی و ساده بنای دانشکده هنرهای زیبای تهران ، برگرفته از معماری مدرن ، دریک روند تدریجی چند ده ساله ، بدون تغییر ماهوی در تفکر طراحی ، ساخته و تکمیل گردیده . آنچه در این ساختار جلب توجه می کند ، نسبت منطقی فضاهای باز و بسته بنا ، متناسب با کاربری وروحیه کاربران و دانشجویانی است که قرار است در این فضا به نوعی فعالیت جمعی و آموزشی بپردازند . فضاهای باز وسبز از یک سو و حضور یک عنصر خطی رابط بین احجام ، عملکردها و دانشجویان رشته های مختلف هنری ، از سوی دیگر ، عواملی هستند که به میزان قابل قبولی مبین نقش موثر فضا در ارتقای کیفیت آموزش هنر می باشند . نقشی که در صدد ایجاد فرصتهایی است برای تعاملات اجتماعی ، بحثها و گفتگو های بین رشته ای ، گردهمایی ها و فعالیتهای گروهی خارج از سیستم آموزشی و موضوعاتی که اغلب به صورت غیر رسمی و پیش بینی نشده اتفاق می افتند . این موضوعات در اکثر موارد در محدوده فعالیتهای اجتماعی ، فرهنگی وهنری ، ودر برخی موارد متاثر از جریانات سیاسی ، هویت و شخصیت دانشکده را شکل داده اند . هویتی که با همه مشکلات ، کمبودها و بی مهری های دهه های اخیر نسبت به موضوع علوم انسانی و هنر ، خوشبختانه همچنان با تکیه بر تجربه اساتید وعلاقه دانشجویان و فضاهای تاثیر گذاراین دانشکده ، محفوظ مانده و خواهد ماند .
منابع:
مجلات:
- تنهایی، آرش . هفتاد سال دانشکده هنرهای زیبا؛ مجله تندیس؛ شماره 163؛ آذر 1388
- حبیبی، سید محسن . اهمیت رفتار و فضا؛ مجله تندیس؛ شماره 163 (دانلود شده از وبسایت نورمگز)؛ آذر 1388
- حبیبی، سید محسن . مدرنیسم، شهر، دانشگاه (دومین پژواک مدرنیته در ایران)؛ فصلنامه گفتگو؛ شماره 5 (دانلود شده از وبسایت نورمگز)؛ پاییز 1373
- حکمت، علی اصغر . یادداشت هایی از عصر پهلوی: دانشگاه تهران چگونه به وجود آمد؛ مجله خاطرات امید؛ شماره 42 (دانلود شده از وبسایت نورمگز)؛ فروردین 1354
- زرگری نژاد، غلامحسین . از مدرسه صنایع مستظرفه تا دانشکده هنرهای زیبا؛ نشریه هنرهای زیبا؛ شماره 30 (دانلود شده از وبسایت نورمگز)؛ تابستان 1386
- علی تاجر، سعید؛ فاطمه زارعی حاجی آبادی . نقش محیط ساخته شده در تعاملات دانشجویان در فضاهای غیر رسمی مدارس معماری؛ نشریه هنرهای زیبا؛ دوره 21 شماره 1؛ بهار 1395
- ممیز، مرتضی . دانشکده هنرهای زیبا – تاریخچه فشرده؛ مجله ی شارستان؛ شماره 9 و 10، 1384
وبسایتها:
- وبسایت معماری معاصر ایران؛ دانشکده-هنرهای-زیبا-دانشگاه-تهران-http://www.caoi.ir/fa/projects/item/1124
تاریخ دسترسی: 10 بهمن 1398