کاربری بنا: عمومی دولتی
کارفرما: انجمن آثار ملی ایران
مشاور طراحی بنا: آندره گدار و ماکسیم سیرو
زمان احداث: 1313
زمان بهره برداری: 1318
بهره بردار: موزه ملی ایران
زیربنای مجموعه: 8400
تعداد طبقات: 3 طبقه (1طبقه زیرزمین و 2 طبقه روی زمین)
سطح اشغال: 52%
کاربری بنا: عمومی دولتی
کارفرما: انجمن آثار ملی ایران
مشاور طراحی بنا: آندره گدار و ماکسیم سیرو
زمان احداث: 1313
زمان بهره برداری: 1318
بهره بردار: موزه ملی ایران
زیربنای مجموعه: 8400
تعداد طبقات: 3 طبقه (1طبقه زیرزمین و 2 طبقه روی زمین)
سطح اشغال: 52%

آندره گدار ( 1344 - 1260 خورشیدی)
یکی ازمهم ترین و در عین حال با نفوذ ترین معماران خارجی بود که در ایران حضوری به مراتب فعال تر از بقیه ی معماران خارجی داشت . گدار نخستین خارجی بود که در ایران مقام دولتی داشت. او برای حفاری های باستان شناسی و حفظ میراث گذشته خط مشی های ارائه موزه جدید باستان شناسی تهران را برای نگهداری اشیاء کشف شده طرح و اجرا کرد. او در سال ۱۳۰۶ خورشیدی به ایران آمد و در سال ۱۳۰۸ خورشیدی به ریاست اداره ی عتیقات ایران انتخاب شد .
علت انتخاب وی ، سابقه درخشان تحصیلات گدار در دانشکده هنرهای زیبای پاریس در رشته معماری با گرایش باستان شناسی خاور میانه و ایران بود ، و از سال ۱۹۱۰ میلادی به عنوان باستان شناس در بغداد و بعدا مصر و افغانستان به کار مشغول بود.
گدار در مقام نخستین رئیس دانشکده‌ی هنرهای زیبا دانشگاه تهران بیش از 30 سال در آموزش معماران ایرانی دخالت داشت. او به کمک محسن فروغی برنامه ی درسی رشته معماری را بر اساس برنامه مدرسه‌ی عالی هنرهای زیبای پاریس تدوین کرد.
حضور بیش از سه دهه در ایران و در اختیار داشتن امکاناتی که برای هر کس در آن مقطع زمانی وجود نداشت ، و از طرفی مدیریت اداره ی عتیقات کشور و بنیان گذاری و ریاست دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران ، او را به صورت یکی از صاحب نظران هنر و معماری ایران در آورده بود . از مهم ترین کارهای اجرا شده او می توان به موزه ی ایران باستان ، کلاه فرنگی حافظیه در شیراز و مدرسه ایرانشهر با همکاری ماکسیم سیرو در یزد اشاره کرد.

 

 منابع:

کتابها:

- بانی مسعود، امیر . معماری معاصر ایران/ تهران: نشر هنر معماری قرن، چاپ پنجم(ویرایش دوم)، زمستان ۱۳۹۱

- شیبایی، ماری . (مقدمه)، بنیاد و گسترش موزه در ایران، جلد 1، تهران: وزارت فرهنگ و هنر، 1355

- معرفت، مینا . تهران پایتخت 200 ساله؛ "پیشکسوتانی که به تهران مدرن شکل داده اند"، زیر نظر شهریار عدل و برنار اورکاد؛ تهران: سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران و انجمن ایران شناسی فرانسه؛1375

- باور، سیروس . نگاهی به پیدایی معماری نو در ایران؛ ناشر: موسسه علمی و فرهنگی فضا؛ تهران؛ 1388

 

موزه ایران باستان
پس از تاسیس انجمن آثار ملی ایران در سال ۱۳۰۴ این بنا به توصیه آن انجمن و ایده ی طراحی آن در زمان وزارت علی اصغر حکمت شکل گرفت . در برنامه ریزی برای طراحی آن ، پیشنهاد شده بود تا بنای موزه هماهنگی لازم را با موضوع و اشیاء داخل آن داشته و با معماری گذشته ایران نیز مرتبط باشد . از این نظر ساختار کلی ساختمان موزه ، به شکل کاخ فیروز آباد فارس ساخته و رنگ آجرهای آن نیز به همین منظور ، رنگ سرخ تیره تعیین شد که نمایانگر معماری عصر ساسانی باشد . ورودی بنا، تقلیدی از طرح ورودی ایوان مدائن ، تاق کسری ، یکی از باشکوه ترین کاخ های دوران ساسانی می باشد.

طراحی موزه به آندره گدار واگذار شد و او به سال ۱۳۱۳خورشیدی نقشه های ساختمان را تهیه کرد و ساختمان موزه در سال ۱۳۱۶ خورشیدی به اتمام رسید و ریزه کاریهای داخلی و نصب ویترین و چیدمان اشیاء و تهیه ی زیر نویس برای آنها و سایر موارد فنی نیز دو سال طول کشید و موزه رسما در سال ۱۳۱۸ خورشیدی افتتاح شد.


بنای موزه ملی در محدوده ای واقع شده که در دو دهه اول قرن ۱۴ هجری شمسی ، بسیاری از بناهای حکومتی مانند بانک سپه ، اداره پست ، شهربانی کل کشور ، اداره ثبت اسناد و املاک کشور ، سردر باغ ملی ایران ، وزارت امور خارجه ، خانه قوام السلطنه (موزه آبگینه) و نظایر آن در نزدیکی آن واقع شده اند . در سایت موزه ملی ایران دو ساختمان اصلی وجود دارد . ساختمان قدیمی موزه ایران باستان که در ضلع غربی سایت طراحی شده و بنای دیگر که موزه دوران اسلامی را در شرق محدوده مورد نظر در خود جای داده است . ساختمان قدیمی که از آن به عنوان گنجینه مادر یاد می شود ، از شمال به ساختمان اداری ( کتابخانه ملی سابق ) و محوطه وزارت امور خارجه ، از شرق به موزه دوران اسلامی و موزه ملی ملک ، از جنوب به فضای سبز بین دو خیابان امام خمینی و شهید یارجانی و از غرب به خیابان سی تیر محدود شده است. زمین مورد نظر مستطیل شکل و به ابعاد ۱۰۹ در ۵۷ متر و در راستای محور شمال - جنوب کشیدگی دارد . ساختمان ، حجمی مکعب مستطیل است به ابعاد ۱۰۰ متر طول و ۲۴ متر عرض و در سه طبقه شکل گرفته است.


بنا مشتمل بر سه بخش ورودی ، سالن اصلی و بخش اداری می باشد که از آن احجامی برای نور گیری و ایجاد حیاط های مرکزی کسر شده است . سر در مرتفعی که با الهام از طرح ورودی ایوان مدائن احداث شده ، در کنار پنجره های چوبی که با ریتمی یکنواخت تکرار می شوند ،کالبد اصلی موزه را تشکیل می دهند . بنا بر روی سکویی از سنگ سفید تراشیده شده به ارتفاع 5/1 متر از سطح خیابان اصلی قرار گرفته است و همین سنگ سفید به صورت قرنیز در بالای ساختمان که خط تراز بام نیز می باشد، دیده می شود . در بالای این قرنیز سنگی ، جان پناهی آجری ساخته شده است که در نهایت خط انتهایی ساختمان را در ارتفاع ۱۲ متری تشکیل می دهد .


عناصر فضایی در این بنا به صورت خطی و حول محوری در امتداد شمال ـ جنوب که از مرکز ورودی اصلی می گذرد ، در سه بخش ورودی ، فضای نمایشی و بخش اداری ، به صورت متقارن ساماندهی شده اند . طراحی کلی ساختمان برونگرا بوده و در ارتباط با محیط پیرامونی ساخته شده است .  بنا در سه طبقه طراحی شده است که بادو راه پله بزرگ به یکدیگر مرتبط می شوند . ورودی موزه که در واقع الهام گرفته از یک قوس بزرگ ساسانی است ، حجم ورودی را مشخص می کند و آجر چینی مناسبی به رنگ قرمز ، دیوارهای خارجی را در بر گرفته است . در کنارورودی اصلی ، ورودی های فرعی جانبی قرار دارند که بازدید کنندگان را به سالن های نمایش هدایت می کنند .
نحوه اتصال سقف فضای ورودی بر روی دیوارهای شرقی و غربی و اتکای این تاق به دیواره شمالی ، بهترین و جالب ترین تدبیری است که طراح بنا به کار برده است و بازتابی از فناوری و فرم های معماری سنتی ایران می باشد . قوس های آجری برجسته ای که به صورت تسمه هایی از جرزها بالا رفته و شیارهایی در سطح تاق نیم استوانه ای سقف به وجود آورده اند ، ایستایی و نحوه توزیع و حرکت نیروها را القاء می کنند . در واقع دیوارها و سقف ، کالبد واحدی را ایجاد می کنند که نتیجه آن همبستگی بین فرم و فناوری است . پلان سالن اصلی موزه ، مستطیلی است به ابعاد ۳۶ در ۴۱ متر و سطحی را تشکیل می دهد که در آن دو نورگیر داخلی به ابعاد ۱۶ در ۱۶ متر تعبیه شده و نور مناسبی را برای سالن تامین می کند .
در دیوارهای جانبی شرقی و غربی بنا در طبقه همکف ، پنجره هایی در نمای خارجی تعبیه شده که ریتمی یکسان و تکراری را در سطح نما ، ایجاد کرده اند .از معایب این پنجره ها ، نور نامناسب شرقی و غربی آنها و عدم امکان نصب آثار روی این دیوارها می باشد.

 

در منتهی الیه شمال ساختمان ، بخش اداری قرار دارد که دارای پلانی U شکل می باشد و قست فرو رفتگی آن به سمت شمال است و از جنوب به بدنه حجم بزرگ و کشیده ی سالن اصلی متصل شده است . این بخش دارای ورودی و راه پله مجزا است و فضاهای آن در چهار طبقه ساماندهی شده اند تا با خط انتهای بام موزه ، در یک تراز قرار گیرد .
راه ارتباطی ، بخش اداری را به هر دو سطح سالن موزه متصل می کند . علاوه بر آن پلکان بزرگی هم در ضلع شمالی سالن های موزه وجود داشته و ارتباط بین سالن ها را برقرار می ساخته است . ( که امروز حذف شده است). رامپی که در قسمت شرقی بنا قرار دارد ، دسترسی خودروی حمل اشیا را به زیرزمین مجموعه فراهم کرده است . نورزیرزمین که انبار اشیا ء می باشد از پنجره های زیر سقفی و کوچک جانبی دو حیاط داخلی تامین می شود .


استفاده از عناصر و مفاهیم معماری گذشته نظیر تاق کسری ، دیوارهای آجری و تزیینات وابسته به آن ، به کاربردن جرزهای ضخیم ، حیاط مرکزی ، سلسله مراتب فضایی ، اشکال هندسی و تناسبات به کار رفته در آنها ، قرار گرفتن بر روی صفه و چند وجهی بودن دید به بنا ، بیانگر تاثیر نهضت نئو کلاسی سیزم در اوایل دوره پهلوی اول ، در طراحی بنا می باشند ، به طوری که می توان گفت که طراح بنا بیشتر به دنبال ایجاد بنایی بوده که بیانگر یک ساختمان با عظمت و یادمانی برای موزه باشد و به نور ، روشنایی و مسائلی از این قبیل در داخل بنا توجه زیادی نکرده است . بنای موزه از کیفیت اجرایی مطلوبی برخوردار است و از آجر به عنوان مصالح غالب استفاده شده است که هم به عنوان عنصری باربر و هم به عنوان عنصری تزئینی به کار گرفته شده است . 

نماها در این بنا ساده و در جهت ایجاد بیشترین ارتباط ، از نظر فرم ، با معماری گذشته ایران بوده است .  نماهای جانبی تداوم و ریتم مناسبی را به وجود آورده اند . با مفصل بندی نما توسط عملکردها در نمای شرقی و غربی ، از طولانی و یکنواخت بودن نماها ، کاسته شده است .  نمای جنوبی نمای اصلی ساختمان می باشد . سر در اصلی با ابعاد ، تناسبات ، جزییات به کار رفته و فرم خاص خود ، بسیار شاخص می باشد. قرنیز سنگی که در ارتفاع 5/1 متر از سطح زمین قرار گرفته است ، بر تناسبات افقی تاکید می کند و قاب های مستطیل شکل نما و فرم پنجره ها با تناسبات عمودیشان را تعدیل کرده است . نماهای شرقی و غربی به صورت متقارن طراحی شده اند و عناصر تزئینی آجری و سایه روشن های ناشی از آنها تنوع مطلوبی را ایجاد کرده اند .

 

منابع

کتابها:

- بانی مسعود، امیر . معماری معاصر ایران/ تهران: نشر هنر معماری قرن، چاپ پنجم(ویرایش دوم)، زمستان ۱۳۹۱

- شیبایی، ماری . (مقدمه)، بنیاد و گسترش موزه در ایران، جلد 1، تهران: وزارت فرهنگ و هنر، 1355

- میرمیران، هادی - اعتصام، ایرج - میرمیران حمید . معماری معاصر ایران: 75 سال تجربه بناهای عمومی (1300 تا 1375 هجری شمسی)، زیر نظر وزارت مسکن و شهرسازی و معماری، دفتر معماری و طراحی شهری، سازمان مجری ساختمان ها و تاسیسات دولتی و عمومی، با همکاری مهندسین مشاور نقش جهان - پارس / تهران: شرکت طرح و نشر پیام سیما، 1388

 

© کلیه حقوق برای پایگاه "نقد معماری معاصر ایران" محفوظ می‌باشد؛ لذا استفاده از کلیه مطالب وب سایت تنها با ذکر منبع بلامانع است.

برچسب ها
1332 - 1300
عمومی دولتی

نقدها  

وبسایت "نقد معماری معاصر ایران"
وبسایت "نقد معماری معاصر ایران"
موزه ایران باستان، شاید بیشترین جلوه تاریخ موزه داری ایران را داراست و این ویژگی را وامدار ساختار فضایی و کالبدی خود است ؛ ورودی باشکوه برگرفته از طاق کسرای ساسانی، عظمت و خاطره انگیزی، سلسله مراتب فضایی و تناسبات موزون، همگی بیان کننده رویکرد تاریخی و تاثیرگذاری معیارهای معماری ایرانی بر این بناست.
علاوه بر ویژگیهای شاخص کالبدی و معماری، نقش فرهنگی و تاثیرات ناشی ازعملکرد بنا مانند اثر گذاری آن بر حس اعتماد به نفس و تعالی زیبایی شناسی در جامعه ایرانی و ایجاد امکان آشنایی مردم داخل و خارج با تاریخ تفکر و هنراین سرزمین از دیگرخصوصیات موثر در معماری وتاریخ معاصر ما بوده است.
اما شاید مهمترین ویژگی بنای موزه ایران باستان، حضور آندره گدار به عنوان معمار و خالق این اثر است.آندره گدار باستانشناس – معمار فرانسوی و متخصص در هنرهای اسلامی، ایرانی وخاورمیانه بود که تحصیلات خودرا در دانشکده هنرهای زیبای پاریس در رشته معماری و باستانشناسی به پایان رسانده و اوقات خود را در بررسی دورشته مذکور در خاورمیانه، بخصوص ایران صرف کرده است.
او در مدت حدود 30 سال زندگی در ایران، به عنوان باستان شناس، محقق، معمار، مرمت گر، موسس، مدرس، مدیر، مولف و نظریه پردازمعماری، هم زمان با حضورهرتسفلد، پوپ وسیرو، بر اوضاع هنر، معماری، باستانشناسی و تفکر ایرانی تسلط یافت و بر تاریخ هنر و معماری معاصر ایران اثرگذار بود. احیای تاریخ در دوره های بعد و در کارهای معماران صاحب نامی چون سیحون، فروغی و دیگران، تا حدود زیادی متاثر از تفکرات او بود و در واقع باعث شکل گیری و محوریت فرمهای تاریخی گردید. گرایشهای باستانی معماران و تاثیرات آن بر روند آموزشی دانشکده هنرهای زیبای تهران نیز از دیگر تاثیرات او در دوران ریاست دانشکده و مدیریت اداره باستانشناسی ایران است.
به نظر میرسد نگاه تاریخ گرایانه وتکرار هنر گذشتگان که توسط افرادی چون آرتور پوپ و آندره گدار در معماری و هنر ایران ترویج و تشویق میشد، بر گرفته از تفکر، تحلیل و برداشت ایشان از هنر و معماری ایران است که دستاوردهای هنری ایرانیان را محصول " روح ایرانی " میشناسند، روحی که عامل وحدت بخشی رویکردهای هنری و دریافت زیباشناسانه ای بوده است که در ورای همه ادوار تاریخی، هنر مردمان این سرزمین را شکل داده است، مردمانی ذاتا تزیین گر و هنرمند که هنرشان متعلق به فرهنگ و تمدنی برجسته، اما پیشا مدرن است. در حالیکه مدرنیته تنها وتنها برای هنر و تاریخ غربی در نظر گرفته میشد.
چنین نگرشی محصول نگاه استعماری و اورینتالیستی به خاور میانه و سایر فرهنگهای غیر غربی بود. مطابق این بینش، هنر مردمان این فرهنگها، سنتی ( در تقابل با مدرن ) وغیر تاریخی ( به این معنا که جزیی از یک تاریخ در حال تکامل نبودند )تلقی می شد.
سرزمین ایران به عنوان واقعیتی قائم به ذات با تاریخی منحصر به فرد شناسانده میشود که سیر تکامل تاریخی آن از آنجا که روحی یکدست ( وبنا بر این غیر تاریخی ) بر شش هزار سال تاریخ هنر این کشور حاکم است، واجد اهمیت چندانی نیست. از این رو این مردمان نمی بایست به واسطه مدرنیزاسیون و ورود به عصر جدید صنعت و فناوری، ویژگیهای فطری و بی همتای هنری خود را کنار گذاشته و به تقلید از غرب روی بیاورند. آینده هنر ایران نه درتقلید از هنرغربی، که درتایید و تصدیق مهارت سازندگان فرشها، صنایع دستی و سنتهای کهن هنر ایرانی است. به بیان دیگر آینده هنرو معماری ایران در تکرار گذشته ی با شکوهش قرار دارد.
از سوی دیگر، با تحولات سیاسی – اجتماعی سریع در ایران در فاصله انقلاب مشروطه تا سلطنت پهلوی، تغییراتی جدی در شیوه های آموزش و همینطور حمایت از آثار هنری به وجود آمد. هنر ایرانی می بایست لحنی همچنان ایرانی - وتا حد امکان اغراق شده ایرانی – داشته باشد، گویا تنها راه، احیای هنر گذشته بود تا عطرو طعم خاص ایرانی را در نمایشگاه ها وتمامی تظاهرات فرهنگ و هنر ایرانی منتشرکند.
نگرش تاریخی در این بنا و دیگر بناهای این دوره را می توان محصول دو جریان فکری خارجی و سیاسی - اجتماعی مذکور دانست که جریان دوم یعنی تحولات سیاسی – اجتماعی درخصوص هنر ومعماری، به دلیل نفوذ افرادی چون آرتورپوپ، آندره گدارو دیگران در دستگاه سیاسی و تاثیرگذاری آنها بر تصمیمات حکومتی، خود تا حدود زیادی حاصل جریان اول است.

منابع:
- باور، سیروس . موزه ایران باستان، مجله معماری و فرهنگ، شماره 7، 1379
- دل زنده، سیامک . تحولات تصویری هنر ایران بررسی انتقادی، تهران: چاپ و نشر نظر، ۱۳۹۴
- محمودی نژاد، هادی . جستاری بر تقسیم بندی معماری معاصر ایران، مجله آبادی، شماره 52، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری، تهران، 1385
1398/08/20
وبسایت "نقد معماری معاصر ایران"
وبسایت "نقد معماری معاصر ایران"
بنا مشتمل بر سه بخش ورودی ، سالن اصلی و بخش اداری می باشد که از آن احجامی برای نور گیری و ایجاد حیاط های مرکزی کسر شده است . سر در مرتفعی که با الهام از طرح ورودی ایوان مدائن احداث شده ، در کنار پنجره های چوبی که با ریتمی یکنواخت تکرار می شوند ،کالبد اصلی موزه را تشکیل می دهند . بنا بر روی سکویی از سنگ سفید تراشیده شده به ارتفاع 5/1 متر از سطح خیابان اصلی قرار گرفته است و همین سنگ سفید به صورت قرنیز در بالای ساختمان که خط تراز بام نیز می باشد، دیده می شود . در بالای این قرنیز سنگی ، جان پناهی آجری ساخته شده است که در نهایت خط انتهایی ساختمان را در ارتفاع ۱۲ متری تشکیل می دهد .
عناصر فضایی در این بنا به صورت خطی و حول محوری در امتداد شمال ـ جنوب که از مرکز ورودی اصلی می گذرد ، در سه بخش ورودی ، فضای نمایشی و بخش اداری ، به صورت متقارن ساماندهی شده اند . طراحی کلی ساختمان برونگرا بوده و در ارتباط با محیط پیرامونی ساخته شده است .
بنا در سه طبقه طراحی شده است که بادو راه پله بزرگ به یکدیگر مرتبط می شوند . ورودی موزه که در واقع الهام گرفته از یک قوس بزرگ ساسانی است ، حجم ورودی را مشخص می کند و آجر چینی مناسبی به رنگ قرمز ، دیوارهای خارجی را در بر گرفته است . در کنارورودی اصلی ، ورودی های فرعی جانبی قرار دارند که بازدید کنندگان را به سالن های نمایش هدایت می کنند .
نحوه اتصال سقف فضای ورودی بر روی دیوارهای شرقی و غربی و اتکای این تاق به دیواره شمالی ، بهترین و جالب ترین تدبیری است که طراح بنا به کار برده است و بازتابی از فناوری و فرم های معماری سنتی ایران می باشد . قوس های آجری برجسته ای که به صورت تسمه هایی از جرزها بالا رفته و شیارهایی در سطح تاق نیم استوانه ای سقف به وجود آورده اند ، ایستایی و نحوه توزیع و حرکت نیروها را القاء می کنند .
در واقع دیوارها و سقف ، کالبد واحدی را ایجاد می کنند که نتیجه آن همبستگی بین فرم و فناوری است . پلان سالن اصلی موزه ، مستطیلی است به ابعاد ۳۶ در ۴۱ متر و سطحی را تشکیل می دهد که در آن دو نورگیر داخلی به ابعاد ۱۶ در ۱۶ متر تعبیه شده و نور مناسبی را برای سالن تامین می کند .
در دیوارهای جانبی شرقی و غربی بنا در طبقه همکف ، پنجره هایی در نمای خارجی تعبیه شده که ریتمی یکسان و تکراری را در سطح نما ، ایجاد کرده اند .از معایب این پنجره ها ، نور نامناسب شرقی و غربی آنها و عدم امکان نصب آثار روی این دیوارها می باشد.
در منتهی الیه شمال ساختمان ، بخش اداری قرار دارد که دارای پلانی U شکل می باشد و قست فرو رفتگی آن به سمت شمال است و از جنوب به بدنه حجم بزرگ و کشیده ی سالن اصلی متصل شده است . این بخش دارای ورودی و راه پله مجزا است و فضاهای آن در چهار طبقه ساماندهی شده اند تا با خط انتهای بام موزه ، در یک تراز قرار گیرد .
1398/08/11