کاربری بنا: عمومی دولتی
کارفرما: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
مشاور طراحی بنا: مهندسین مشاور مدام-رضامقتدر
زمان احداث: 1347
زمان بهره برداری: 1350
بهره بردار: دانشگاه شیراز
زیربنای مجموعه: 8400
تعداد طبقات: هفت طبقه
سیستم سازه: اسکلت بتنی
سطح اشغال: 60%
کاربری بنا: عمومی دولتی
کارفرما: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
مشاور طراحی بنا: مهندسین مشاور مدام-رضامقتدر
زمان احداث: 1347
زمان بهره برداری: 1350
بهره بردار: دانشگاه شیراز
زیربنای مجموعه: 8400
تعداد طبقات: هفت طبقه
سیستم سازه: اسکلت بتنی
سطح اشغال: 60%

محمدرضا مقتدر (1393 - 1310 خورشیدی)

محمدرضا مقتدر، معمار هتل‌ها و ساختمان‌های دانشگاهی، متولد 1310 در تهران و تحصیل کرده مدرسه معماری پاریس در سال 1956 بود. او تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان‌های فیروز بهرام و البرز در تهران به پایان رسانید. رضا مقتدر، با علاقه‌ای که به هنر معماری داشت برای ادامۀ تحصیل به پاریس رفت و در دانشگاه معماری
(Ecole speciale d’architecture) به تحصیل پرداخت و در سال 1335 فارغ التحصیل شد. او پس از پایان تحصیلات به دریافت جایزۀ وزارت آموزش عالی فرانسه که به فارغ‌التحصیلان ممتاز اهدا می‌شود نائل شد.
مقتدر پس از پایان تحصیلات و بازگشت به کشور توانست با مسافرت به نقاط مختلف ایران، با نکات اصولی سبک معماری و لوازم ساختمانی سنتی ایران آشنا شود و از این راه به شیوه خاصی از طراحی با ترکیب معماری سنتی ایران و معماری مدرن اروپایی دست یافت. او در تمام پروژه‌هایی که به وی مراجعه می‌شد، همواره ترکیب این دو سبک معماری را در نظر داشت و هیچ‌گاه از آن دور نشد. بین سالهای ۱۳۳۶تا ۱۳۳۸ همکار مشاوران فرانسوی GICOF در طرح های سازمان برنامه بود. با تاسیس دفتر مهندسان مشاور « مقتدر ـ آندروف » در سال ۱۳۳۹ و سپس دفترمهندسان مدام « مقتدرـ دانا-آندرف ـ مندا » در سال ۱۳۴۶، طرح های متعدد شهرسازی و معماری توسط این گروه ارائه و اجرا شد. از جمله:

طرح جامع تبریز با همکاری میشل اکوشار، ۱۳۴۶. دانشگاه شیراز کوی دانشجویان باغ ارم، ۴6/1343. مجتمع دانشکده کشاورزی و دانشکده دامپزشکی در اراضی باجگاه شیراز،46/1343. کتابخانه دانشکده پزشکی،۱۳۵۰. طرح جامع خوابگاه دانشگاه شیراز برای ده هزار دانشجو با همکاری مهندسان مشاور Mc-Millen، ۱۳۴۹. ساختمانهای کتابخانه مرکزی دانشکده های ادبیات و علوم انسانی و خوابگاه، 58/1346. دانشگاه تبریز، دانشکده کشاورزی، مرکز اداری،کانون دانشجویان،50/1342. دانشگاه اهواز، دانشکده کشاورزی، دانشکده علوم، مدرسه پرستاری،54/1351. دانشگاه تهران، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، ۱۳۵۵. هتل کاروانسرا آبادان، ۱۳۵۳. هتل انترناسیونال تبریز،۱۳۵۴. و …
در نیمه‌ی نخست دهه‌ی 1330 خورشیدی مقتدر در طی سفرهایش در ایران، اقدام به عکس‌برداری از سرتاسر کشور کرد که بررسی آثار وی در این حوزه نشان‌دهنده‌ی بینش و بن‌مایه‌های فکری اوست. مقتدر به نقش انسان در کنار آثار معماری اهمیت می‌دهد. در اکثر تصاویر ثبت‌شده توسط او، مردم عامی، کشاورزان، چوپان‌ها و کودکان شاد ایرانی حضوری جدی دارند. در این حضور، آنها بر حاشیه‌ی بناها تنها نقش پُرکننده را ایفا نمی‌کنند بلکه خود در متن تصویر هستند. این انسان‌ها سوژه ی عکاسی هستند و بنای معماری، بافت و غیره تبدیل به پس‌زمینه‌ی روایت داستانی او شده‌اند؛ روایتی که در اکثر عکس‌های او رنگ‌وبوی سادگی و ساده زیستن می‌گیرد. افراد در این تصاویر، جزئی از ترکیب‌بندی عکس‌ها هستند و گویی عکاس سعی داشته منظوری از معماری زمینه‌گرا، معماری بومی و ساختارهای ساده را نمایش دهد. نکته‌ی جالب آنکه رد پای هم‌نشینی با سوژه‌ها، نزدیکی به آنها تا حد دست‌یابی به یک فضای صمیمی و سپس عکس‌برداری از آن‌ها آشکارا در این تصاویر دیده می‌شود.
نکته‌ی قابل ذکر دیگر در باب عکس‌های مقتدر، نگاه متفاوت او به معماری ایرانی است. در حالی که بیشتر عکاسان معماری ایرانی سعی در عکس‌برداری از فرم‌های چشم‌نواز ایرانی می‌کنند، مقتدر بر محورها و سکانس‌ها تأکید دارد؛ این محورها گاه نمودی عینی و فیزیکی دارند – مثلاً یک گذر یا یک ساباط قدیمی- اما در برخی موارد نیز این محور رنگ‌وبویی معنوی به خود می‌گیرد، مانند سیر حرکت نور یا یک محور جریان طبیعی.
چشم‌انداز نیز از دیگر عناصر مورد توجه مقتدر بوده است. البته در این چشم‌اندازها، همانطور که ذکر آن رفت، سوژه‌ی انسانی جای خود را دارد اما به نظر می‌رسد مقتدر سعی داشته در کنار توجه به چشم‌اندازها، سطوح را نیز به چالش بکشد. به این ترتیب گاهی عمق این چشم‌انداز در حد یک پرسپکتیو تک‌نقطه‌ایِ بسیار ساده است و گاهی پرسپکتیو او تا عمق بینهایت یک منظره ادامه می‌یابد.
مقتدر از سال ۱۳59 فرانسه را برای اقامت دائمی برمی گزیند و به حلقه معماران معاصر ایران در پاریس پیوست و در چند طرح معماری با مهندسان فرانسوی همکاری داشت. از جمله می توان به کارهایی مانند موزه کویت و مجموعه جهانگردی ترکیه، پروژه آپادانا که طراحی یک رشته هتل در آسیای مرکزی بود، اشاره کرد.
اوهمچنین دریافت جایزه های متعدد معماری، کارهای پژوهشی و سخنرانی های متعددی در کارنامه خود دارد که از آن بین می توان به دریافت مدال طلا در زمینه‌ی عکاسی معماری از سنتو در سال 1345 و تنها به فاصله‌ی یکسال بعد (1346) دریافت جایزه‌ی معماری ایرانی از وزارت آبادانی و مسکن اشاره کرد.
این معمار برجسته ایرانی در روزهای پایانی سال 93 در پاریس درگذشت.

 

منابع:

- مقتدر، محمد رضا ( تدوین ). "کارهای محمدرضا مقتدر"، مجله معمار شماره 41، بهمن و اسفند 1385، صفحه 86 تا 89
- عظیمی، علیرضا؛ محمدی، خسرو؛ عبدلی، وحید. "نگاهی به 20سال معماری محمدرضا مقتدر در ایران"، مجله هنر معماری شماره36، بهار 1394، صفحه 16 تا 29

 

شهر شیراز

گفتیم دوره اول توسعه شهر شیراز از سال ۱۳۰۴ آغاز شد و تا سال ۱۳۳۵ وسعت این شهر به دوبرابر وسعت تمام دوران گذشته خود رسید و خیابان کشی های جدید پایه ی تغییر جهت ِاستخوان بندی شهر را بنا نهاد.
اما دوره بعدی توسعه شیراز را می توان بین سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ در نظر گرفت. در این دوره همزمان با رشد جمعیت و مساحت شهر، شهر شیراز توسعه و گسترش شتابزده ای داشت. در این دوره اولین مرحله حاشیه نشینی در بخش جنوبی شهر اتفاق افتاده است و همچنین به علت احداث بیمارستان نمازی در سمت غرب و به دنبال آن کشیده شدن خیابان و کاربریهای متعدد به سمت آن، عمده ترین محور توسعه شهر به سمت غرب بوده است.

نخستین طرح جامع شیراز در سال ۱۳۵۱ تهیه شد که در این دوره بیشترین گسترش شهر به سمت شمال اتفاق افتاد و بخش عمده ای از زمین های مستعد را اشغال کرد.
وسعت شهر شیراز از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۸۱ بیش از ۳۰ برابر افزایش یافته است.شیراز در مراحل مختلف گسترش خود به علت عامل طبیعی وجود ارتفاعات در دو سمت شهر گسترشی خطی به سمت شمال و جنوب داشته است که به دنبال خود نوعی جدایی گزینی اجتماعی و اقتصادی به همراه داشته که همین مساله هم در کنار عوامل طبیعی در رشد و گسترش خطی شهر موثر بوده است، بطوریکه اقشار متوسط و بالای جامعه تمایل به سکونت در بخش شمال و شمال غرب شیراز دارند و این باعث رشد شهر در این سمت و ساخت و سازهای وسیع در این منطقه و همچنین منجر به آسیب دیدن باغ های ارزشمند قصر الدشت شده است.
قسمت های جدید شهردر اطراف محلات قدیم گسترش یافته اند و با گسترش موج مهاجرین جدید محلات جدیدی هم در اطراف شهر ایجاد شده اند. این محلات جدید به ویژه در مناطق شمال غربی از نظر شیب زمین در وضعیت مناسبی قرار ندارند و ارائه خدمات به آنها با مشکلاتی مواجه است.
این عدم توجه به توزیع متعادل و متوازن کاربری ها و نبود دید علمی و منطقی از گذشته در خصوص توزیع اصولی کاربری ها در سطح شهر، ناهمانگی هایی را در توزیع خدمات شهری نمایان ساخته‌است.
حاشیه نشینی یکی از معضلات توسعه شهر شیراز در سالهای اخیر بوده است و این امر ناشی از توسعه نیافتگی شهر های منطقه می باشد. تراکم بالای افراد در واحدهای مسکونی، تعداد اندک اتاق، بر پایی خانه های یک شبه، ساخت و سازهای غیر مجاز با مصالح کم دوام و غیر استاندارد، عدم برخورداری واحدهای مسکونی از حداقل تسهیلات و ضروریات زندگی و تحمیل هزینه های مسکن بر بخشی ازساکنان محروم از ابعاد مسئله آفرین پدیده مسکن در مناطق حاشیه نشین شهر شیراز می باشد.
بافت قدیم شیراز به دلیل واقع شدن در مرکز شهر بیشترین نسبت فضای تجاری را در مقایسه با سایر مناطق در اختیاردارد، بدین ترتیب که ۹/۵٪فضای بافت قدیم شیراز به کاربری های تجاری و انتفاعی اختصاص یافته است.
میدانیم که توسعه پایدار شهری در کنار اندیشه بر کل اجتماع انسانی عدالت اجتماعی و رعایت توزیع مناسب و متعادل امکانات و خدمات در سطح شهر را شعار خود ساخته و تاکید دارد بر حفظ منافع و حقوق آیندگان بر هر آنچه وجود دارد. شهر شیراز در عین حرکت به سمت توسعه، موفقیتی در جهت رسیدن به توسعه پایدار نداشته در سطح شهر شیراز، بی توجهی به مسیل ها ی مهم و رودخانه های خشک و تجاوز نمودن به حریم آنها، فقر بسیاری از کوچه و گذرهای شهر از نداشتن جوی های جمع کننده آب، عدم درک صحیح از فواید باغات و تیشه بر ریشه آنها زدن، مساکن غیر استاندارد، توجه نکردن به ساخت و سازهای صحیح، وجود پادگان های نظامی بزرگ در وسط نقشه شهر، جانمایی غلط برخی کاربریها و بی توجهی به عرض کم خیابان ها و میادین کوچک، همه و همه توسعه شهر را با ناپایداری همراه ساخته و الگوی توسعه پایدار شهری را از آن دور می کند.
شکل گیری مراکز جدید سکونتی در حاشیه شیراز و ناکارآمدی در کنترل و مدیریت شهری در ایجاد تعادل مجدد منطقه، سبب شکل گیری سکونتگاه های رسمی و غیر رسمی گروه های کم در آمد در حاشیه ی آبادی ها و شهرها و راه های اصلی منطقه شده است.

سازمان عمران و بهسازی شهر شیراز در امر بررسی مسائل و مشکلات و شناسایی نقاط بالقوه بافت تاریخی ـ فرهنگی شیراز فعالیت خود را براساس مطالعات انجام شده از سال ۱۳۷۶ آغاز نمود. تضاد دیدگاه های دستگاه های حاکم بر سیاست گذاری در بافت این شهر از قبیل مجریان، دستگاههای اجرایی و خواست های ساکنین بافت هر کدام مسائلی بودند که تصمیم گیری و اجرا را در کوتاه مدت با مشکل روبرو می ساخت. انتخاب پروژه های دروازه قصابخانه ـ باغشاه و دروازه کازرون به دلیل موقعیت مکانی و اهداف کاربردی در زمینه قابلیت اجرا و توانمند ساز ی منطقه در اولویت قرار گرفت. در میان محورها هم محور سنگ سایه به دلیل استقرار بیش از ۳۰ عنصربا ارزش فرهنگی ـ تاریخی روی آن و پیوند دو محله پرجمعیت، برسایر محور ها ارجحیت داشت. اقداماتی که برای احیای این محور و مرمت آثار با ارزش تاریخی موجود در آن صورت گرفت آن را در سال ۱۳۸۲ نامزد جایزه یونسکو کرد.

 

منابع:

- نظریان،اصغر. "ارزیابی توسعه فیزیکی شهر شیراز با تاکید بر عوامل طبیعی"، فصلنامه جغرافیایی چشم انداز زاگرس، سال اول، شماره ۱، پاییز ۱۳۸۸.
- دیزجانی، غلامعلی. "مرمت بافت تاریخی ـ فرهنگی شیراز، طرح های سازمان عمران و بهسازی شهر شیراز "، فصلنامه شهرسازی و معماری آبادی، دوره چهاردهم، شماره ۴۵، زمستان ۱۳۸۳.
- شیخ الاسلامی، علیرضا. " ارزیابی توسعه پایدار شهری کلانشهر شیراز "، فصل نامه جغرافيايي چشم انداز زاگرس : دوره 1، شماره 2، زمستان 1388.

 

کتابخانه دانشگاه مرکزی شیراز
دانشگاه شیراز با طراحی محمد رضا مقتدر (دفتر مهندسان مشاور مدام، مقتدر ـ آندرف ـ مندا) بین سالهای۱۳۵۳ و ۱۳۵۸ خورشیدی ساخته شد. یکی از مهم ترین ساختمان های دانشگاه، ساختمان کتابخانه مرکزی و خوابگاه دانشجویان آن می باشد که در سال۱۳۵۴ خورشیدی ساخته شده است.
این بنا در زمینی به مساحت ۴۰۰۰ متر مربع که شیبی ۸ درصدی از شرق به غرب دارد و با سطح اشغالی معادل ۶۰ درصد در یک بلوک هفت طبقه با زیربنایی بالغ بر ۸۴۰۰ مترمربع احداث شده است.
کتابخانه در بخش مرکزی محوطه دانشگاه شیراز قرار دارد و پیرامون آن، دانشکده ها و فضاهای آموزشی دانشگاه قرار گرفته اند.
محور اصلی بنا نسبت به محور شمال- جنوب دارای یک چرخش سی درجه ای به سمت شرق است. در طرح این کتابخانه ایده های پیشرفته آموزشی به کاررفته است و چنین پیش بینی شده که اساتید و دانشجویان بتوانند در کنار هم کار کنند. این کتابخانه به عنوان یک ساختمان مستقل در نظر گرفته نشده، بلکه با قسمت های آموزشی که در آن پیش بینی شده، جزئی از فضاهای آموزشی دانشکده علوم انسانی آن دانشگاه نیز خواهد شد.
ساختمان ترکیبی از احجامی است که ساختار فضایی بیشتر آنها منشورهای ۶ ضلعی می باشد که در هماهنگی با شیب زمین و استفاده مفید از توپوگرافی سایت، بنا را به مجسمه ای بر روی یک تپه تبدیل کرده است. عناصر فضایی مجموعه، در ساختاری شبکه ای، متشکل از واحدهای شش ضلعی، عملکردها را در هفت طبقه توزیع کرده است.
طبقه همکف، به استقرار بخش مجلات و کتب، بخش مرجع و اتاق های ویژه مطالعه فردی اختصاص دارد. ردیف ستون های U شکلِ دیواره های پلان در ضلع جنوب شرقی بنا، ورودی بنا را تعریف کرده است. طرح کلی پلان طبقه همکف فضایی وسیع و مرتفع است که ستون هایی با مقطع ۶ ضلعی با فاصله محور به محور ۸ متر در آن تعبیه شده و در این فضا عملکردهای مختلف، با آرایش مبلمان و همچنین تیغه های کوتاه متحرک، از یکدیگر متمایز می شوند. فضاهای ارتباطی، پلکان ها، سرویس های بهداشتی و دیواره های غیر متحرک از عناصر ثابت پلان، محسوب می شوند. طبقات اول و دوم با پیشآمدگی معادل ۳ متر و با پلانی مشابه یکدیگر و غیر مشابه با پلان طبقه همکف متمایز شده اند. پلان این دو طبقه از یک شبکه هندسی متشکل از خطوط افقی به فاصله ۷ متر و خطوط مورب موازی با زاویه ی ۳۰ درجه نسبت به خطوط افقی و فاصله محور تا محور ۸ متر،استخراج شده است که انطباقی میان ساختار سازه و تاسیسات با طراحی معماری بنا به وجود آورده است.
سازه سقف ها از تیرهای اصلی تشکیل شده است که در امتداد اضلاع مثلث متساوی الاضلاع طراحی و ضمن مقاوم سازی ساختمان در برابر زلزله به خوبی طراحی فضاهایی با پلان ۶ ضلعی را امکان پذیر ساخته و در نهایت باعث وحدت پلان طبقات، شده است.
در بخش مرکزی بنا، فضای خالی با پلانی مثلث شکل و امکان نورگیری از سقف طراحی شده است که ارتباط فضایی میان طبقات را به وجود می آورد. دو مرکز ارتباطی مرکب از پله های فرار، آسانسورها و سرویسهای بهداشتی در طرفین این فضای مرکزی، ارتباط طبقات اول و دوم را با دیگرطبقات فراهم کرده اند. بازشوهایی که بر بدنه های بیرونی تعبیه شده است، نور طبیعی برای سالن های قرائت را فراهم می کند.

ساختار نامتقارن پلان و فرم خاص آن هویت بنایی عظیم و واحد را برای ساختمان ایجاد کرده است. طراحی آزاد پلان و عدم ایجاد محدودیت های سازه ای برای عناصر فضایی، جدا سازی فضاها با مبلمان و تیغه های متحرک، ایجاد فضاهای وسیع یکپارچه، طراحی نامتقارن نماها، بیان صادقانه عملکرد و سازه در نما با تاکید بر تناسبات عمودی، بیان خشن و زمخت مصالح، عدم استفاده از عناصر معماری گذشته، بیانگر تاثیر جنبش معماری مدرن بر طراحی بنا می باشند. فرم تندیس واری که ساختمان به خود گرفته، نشان دهنده ی تاثیر ساختمان از گرایشهای نهضت تندیس گرایی و بروتالیسم در سالهای ۱۹۶۰ میلادی در اروپا می باشد.
بتن مسلح که ساختار سازه بنا راتشکیل می دهد به صورت نمایان در ترکیب با آجر، هم در فضاهای داخلی و هم در نما به کاررفته است.
اجرای سایبان های عمودی به شکل ذوزنقه با ضخامت ۵ تا ۸ سانتی متر، کاربرد آجر به عنوان عنصری تزیینی، به ویژه در کنج ها و اجرای پله ها ازنکات اجرایی برجسته این ساختمان می باشد.
ساختمان دارای چهارنمای غیر متقارن می باشد و گسترگی پلان باعث گسترش نماها و تاکید بر تناسبات افقی شده است که سایبان های عمودی، تیغه های آفتاب شکن و بازشوها با تناسبات عمودی آنرا تعدیل کرده است. فضاهای پر و خالی، سایه های عمیقی بر روی بدنه ها ایجاد کرده و سایبان های عمودی نیز بازی نور و سایه روی بدنه ها را تشدید کرده اند.

 

[پیوند خارجی]
1_ ارزیابی توسعه فیزیکی شهر شیراز با تاکید بر عوامل طبیعی | اصغر نظریان | منتشر شده در فصلنامه جغرافیایی چشم انداز زاگرس، سال اول، شماره ۱، پاییز ۱۳۸۸ | دانلود شده از پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی []

[پیوند داخلی]
1_ اطلاعات دوره ها: 1357 - 1332 | تحولات اجتماعی دوران پهلوی دوم 1357-1332 []
2_ اطلاعات دوره ها: 1380 - 1357 | تحولات اجتماعی دوره سوم 1380-1357 []
1_ اطلاعات دوره ها: اکنون - 1380 | تحولات اجتماعی دوره آخر اکنون-1380 []

 

© کلیه حقوق برای پایگاه "نقد معماری معاصر ایران" محفوظ می‌باشد؛ لذا استفاده از کلیه مطالب وب سایت تنها با ذکر منبع بلامانع است.

برچسب ها
1357 - 1320
عمومی دولتی