وارطان هوانسیان
وارطان هوانسیان یکی از مدافعان سر سخت معماری مدرن در ایران بود. متولد ایران و تحصیل کرده فرانسه بود. پس از تحصیلات در معماری در سال 1314 به ایران بازگشت. سبک کار او در حال و هوای آر نووی فرانسه و مدرسه معماری باهاوس آلمان و کارهای معمارانی چون آگوست پره و آدولف لوس بود. مدرنیسم وارطان ریشه در تاریخ گرایی داشت. وارطان سالها فرصت داشت تا دین خود به معماری مدرن که شیفته آن بود را ادا کند. اما وارطان در مقالات خود همواره در کنار حمایت از معماری مدرن، در پی آن بود که کارهای معماری، رنگ و بوی ایرانی داشته باشند و به دنبال انتقاد از معمارانی بود که بدون آگاهی از تحولات روز، به دنبال کپی و تقلید صرف از معماری مدرن بودند. او همیشه دغدغه آشتی معماری جدید با فرهنگ ایرانی را داشت. و معتقد بود که: " مدرنیزم یک پدیده طبیعی مسلم است و باید آن را پذیرفت منتها این مدرنیزم و نوطلبی در همه جا یکسان و یکنواخت نیست و با شرایط اجتماعی و اقلیمی هر آب و خاک، رنگ خاصی به خود می گیرد که نماینده سنت ها و آداب و رسوم مردم آن سرزمین است."
با توجه به فعالیت حرفه ای وارطان چه در وادی طراحی و نظارت و چه در وادی مقالاتی که در مجلات از او به چاپ می رسید، او را به صراحت، نیروی محرکه اصلی در تحول معماری چه از جنبه سبک و چه از نظر سازه می دانستند. در بین طرح های وارطان مجتمع های آپارتمانی او جایگاه خاصی دارند چرا که در نوع خود مفهومی جدید در تهران به شمار می آمدند. این ساختمانها کاربری مختلط تجاری اداری و مسکونی داشتند، عموما سه تا پنج طبقه و در زمین های بزرگ دو نبش ساخته می شدند. ورودی قسمتهای عمومی از خصوصی جدا بود و حساسیت ویژه ای نسبت به رسوم اجتماعی در آنها دیده می شد و در عوض حیاط های سنتی، باغچه و حیاط روی بام در نظر گرفته شده بود.
ویژگی هایی در کارهای وارطان وجود دارد که آنها را به لحاظ هم زیبایی و هم عملکرد بسیار موفق می کند:
عدم استفاده از تقارن، رعایت اصول عقلانی و عملی، خالص گرایی فرم ها و کنش متقابل و جسورانه ی حجم و فضای فرم ها، پنجره های افقی به سبک معماری لوکوربوزیه، ایجاد خم در نبش ساختمان ها ی دو نبش، نما و پیش آمدگی و روکار سازی های سیمانی آمیخته با رنگ های مختلف، پلکان های معلق، لبه های سیمانی بالای پنجره ها، دوره ساده سقف که به "چفته وارطان " معروف بود، از این دست ویژگیها هستند. نقش اصلی وارطان در روند تاریخ معماری معاصر ایران، به وجود آوردن بیانی معرف زندگی اجتماعی و فرهنگی زمان خود و جایگزین کردن فضاهای جدید، در مقابل معماری سنتی ایران است
منابع:
کتابها:
- بانی مسعود، امیر. معماری معاصر ایران/ تهران: نشر هنر معماری قرن، چاپ پنجم(ویرایش دوم)، زمستان ۱۳۹۱
ساختمان جیپ تهران
بنای ساختمان جیپ به زمانی از تاریخ تهران باز می گردد که خیابان سعدی و بخش هایی از خیابان اکباتان به نمایندگی ها و فروشگاه های بزرگ اتومبیل اختصاص داشت، این ساختمان نیز به نمایندگی کمپانی شورلت تعلق داشت و به سفارش آ ن شرکت در این مکان ساخته شد.
ساختمان اداری جیپ با زیربنای نزدیک به 3000 متر مربع در سال 1320 احداث و در سال 1323 به بهره برداری رسید. این بنا در ضلع شمالی خیابان اکباتان و در نبش شرقی معبری باریک، قرار گرفتهاست. بنا با حجمی کشیده بخشی از بدنه خیابان اکباتان و کوچه غربی آن را شکل داده و حیاط آن نیز در سمت شمالی مجموعه قرار گرفتهاست.ساختمان در 5/4 طبقه و روی زیرزمین ساخته شده است. ساختمان از کیفیت اجرایی مطلوبی برخوردار است،سقف بنا شیروانی،.بتن مسلح سازه بنا را تشکیل می دهد و بتن تیشه ای با تقسیمات هندسی در نما به کار گرفته شده و پوشش سقف های آن طاق ضربی است.
ساختار ساماندهی فضاها، پلان آزاد و رهایی معماری از قید سازه، ترکیب احجام متنوع، بازشوهای وسیع، توجه به عملکرد بنا در نما، تاکید بر پله در حجم و تقسیم بندی های هندسی نماها بیانگر تاثیر جنبش معماری مدرن در طراحی بنا می باشند. ترکیبی از سطوح مستوی و منحنی، باز شوهای مدولار و تقسیم بندی های متنوع، ساختار اصلی کالبدی بنا را تشکیل می دهند. حجم ساختمان به واسطه قرار گیری در زمینی با فرم متوازی الاضلاع و پس و پیش کشیده شدن احجام به صورت هنرمندانه ای تراش خورده و ترکیبی از احجام نیم استوانه، مکعب و منشورهایی با پلان های تند زاویه به وجود آمده است. بام بر خلاف سایر بناها، به شیروانی ها و سطوح شیب دار متعددی تقسیم شده، که به نوعی از ایجاد یکنواختی و حجم بزرگ شیروانی اجتناب شده است. عناصر فضایی در طبقه همکف و نیم طبقه اول با پلانی آزاد، در طبقه اول، دوم و سوم به صورت خطی و در دو طرف راهرویی با امتدد شرقی غربی ساماندهی و عملکردها در چهار طبقه توزیع شده اند. به این ترتیب که، طبقه همکف به نمایشگاه و فروشگاه خودرو و قطعات آن اختصاص پیدا کرده، در نیم طبقه آن مدیران فروشگاه و کارمندان مربوطه در یک سمت و در سمت دیگر شعبه بانک صادرات با پلانی آزاد قرار دارند. در طبقه اول فضاهای مربوط به انبار فروش، دبیرخانه، مدیرعامل و معاون در ساختاری منظم و هندسی به صورت خطی و در امتداد راهرویی در راستای شرقی_غربی توزیع شده اند. نورگیری فضایی این طبقه، از جبهه شمالی و جنوبی بوده و با ایجاد فضای مکث از طولانی بودن راهروی ارتباطی کاسته شده است.فضاهای خدماتی در انتهای شرقی راهرو و در دو دسترسی عمودی دیگر در بخش میانی ضلع شمالی جا گرفته اند.در طبقه دوم فضاهای مربوط به مشاوران، وکلای حقوقی، مترجمین و رییس هیات مدیره، مشابه طبقه اول، در ساختاری خطی سامان دهی شده اند. در حجم نیم استوانه ضلع جنوب غربی مهم ترین کاربری هر طبقه مستقر شده است. در طبقه سوم نیز فضاهای مربوط به تدارکات و سفارشات داخلی و بایگانی قرار گرفته اند.توزیع فضاها در طبقات بر اساس ارتباط عملکردی آنها با هم بوده و فضاهای مرتبط در مجاورت هم چیدمان شده اند.
ترکیب احجام متفاوت، نماهای متنوعی را ایجاد کرده است،سه نمای شمالی، جنوبی و غربی. نمای جنوبی نمای اصلی ساختمان است که در ضلع شرقی به بافت مجاور متصل میشود. تناسبات ابعاد بازشوهای طبقه هم کف و تقسیم بندی خطوط عمود بر هم در بدنه ها و خطوط افقی سطح شیب دار بام بر تناسبات افقی تاکید می کنند. شکل بازشوها و قاب های طبقات اول تا سوم، تاکیدی بر تناسبات عمودی دارند و نوعی تعادل را در ساختمان ایجاد کرده اند.پس و پیش شدن احجام و محل قرار گیری بازشوها، سایه روشن های نماها را تشدید می کند. در بخش میانی نمای جنوبی، شش ستونی که از طبقه اول تا سوم امتداد دارند، نقش سازه ای نداشته و صرفا عناصر تزیینی می باشند. نمای جنوبی ساختمان نسبت به محور شمالی - جنوبی، تقارن موضعی دارد و قسمت میانی آن با پیش آمدگی و ایجاد ایوان میانی شاخص شده است.بدنه ی شیشه ای و ساده در همکف نیز با جزییات محدود ( ویترین نمایشگاه ) به آن روحیه ای متفاوت با سایر طبقات بخشیده و یک سایبان بتنی نازک که در طول نمای جنوبی و بر بالای ویترین های همکف قرار گرفته، دو قسمت نما را از یکدیگر جدا می کند. در زیر سایبان بتنی پنجره های کشیده و گودکه به وسیله نرده های فلزی پوشیده شده اند، این بخش را به سطحی نیمه شفاف و دارای سایه روشن تبدیل می کند اما بر خلاف جبهه جنوبی ساختمان و تزیینات آن، جبهه شمالی کاملا ساده و بدون تزیین است. ورودی اصلی ساختمان در جبهه جنوبی است و سه ورودی فرعی دیگر در جبهه های جنوب و غرب آن قرار دارد.
یکی از ویژگیهای این بنا استفاده از فرم مدور و عمودی گوشه ساختمان است. که تدبیری بوده است برای استفاده حداکثری فضا در زاویه بسته قسمت جنوب غربی زمین. ترکیب خطوط افقی نما، که از به هم پیوستن حرکات افقی لبه بام، سایبان پنجره ها و دست انداز بالکن ها ایجاد شده، با خطوط عمودی ناشی از فرم و تقسیم بندی پنجره ها، ستونک های قرینه سیمانی و نیز ریتم عمودی دست اندازهای سیمانی بالکن ها، گوشه ساختمان را به فضایی پر تحرک تبدیل کرده و بر اهمیت آن افزوده است. در این میان نمای جبهه غربی روحیه ای متفاوت و ساده تر در مقایسه با نمای جنوبی دارد. به عبارت دیگر وارطان کوشیده است تا با استفاده از فرم واسطه گوشه ساختمان، پیوندی مناسب میان دو نمای غربی و جنوبی ایجاد کند.
ساختمان دارای دو راه پله است که به همه طبقات راه دارند.این پله ها به صورت حجم های پیش آمده با پنجره های سرتاسری در نمای شمالی مشخص شده اند.پله اصلی دسترسی طبقات روی محور ورودی قرار دارد و سه رشته پلکان مستقر در نقاط مختلف دسترسی میان طبقات همکف، نیم طبقه و اول را تامین می کنند.
نحوه اتصال پنجره ها،جزییات شیروانی بام، اجرای پنجره هایی که در پلان منحنی شکل قرار گرفته اند، دست اندازهای بتنی تراس ها و پرداخت نهایی بتن تیشه ای در نماها، از مهم ترین جزییات اجرایی ساختمان می باشند.طرح این بنا در ترکیب عمومی و استفاده از تقارن موضعی در حجم و نما و تزیینات، از شیوه آرت دکو تبعیت می کند. استفاده از مصالح سیمانی در نما نیز در همین راستاست. همچنین وجود تقسیمات سه بخشی در نمای جنوبی نشان از گرایش بنا به مراجعی از سبک های تاریخی اروپایی است که با شیوه آرت دکو ارائه شده اند. تأثیر معماری مدرن در طراحی این ساختمان در سامان دهی فضاها، پلان آزاد و رهایی معماری از قیدهای سازهای، ترکیب احجام متنوع، بازشوهای وسیع و تأکید بر پله در حجم مشهود است.
منابع
کتابها:
- میرمیران، هادی - اعتصام، ایرج - میرمیران حمید. معماری معاصر ایران: 75 سال تجربه بناهای عمومی (1300 تا 1375 هجری شمسی)، زیر نظر وزارت مسکن و شهرسازی و معماری، دفتر معماری و طراحی شهری، سازمان مجری ساختمان ها و تاسیسات دولتی و عمومی، با همکاری مهندسین مشاور نقش جهان - پارس / تهران: شرکت طرح و نشر پیام سیما، 1388
[پیوند داخلی]
1_ اطلاعات دوره ها: 1332 - 1300 | تحولات اجتماعی دوران پهلوی اول 1332-1300 [◄]
[پیوند خارجی]
2_ قابل تأمل (منتشر شده در صفحه اینستاگرام وبسایت) [◄]
© کلیه حقوق برای پایگاه "نقد معماری معاصر ایران" محفوظ میباشد؛ لذا استفاده از کلیه مطالب وب سایت تنها با ذکر منبع بلامانع است.
نقدها
دوره اول کارهای وارتان در ایران، به نوعی ادامه تجربیات کار و فعالیت او در فرانسه و متاثر از سبکهای معماری اروپایی است که به نام " آرت دکو" شناخته شده است وعمدتا با بکارگیری عناصر و نشانه های غیر ایرانی طراحی شده اند. او با ایستادگی در مقابل سبکهای رایج زمان مانند نیوکلاسیک و باستانگرایی، بر زمان حال و آینده و خلاقیت و نو آوری تاکید داشت، از این رو بسیاری او را مدرنیست به معنای نوگرا و تجدد خواه ویا آوانگارد توصیف کرده اند وگاه برخی اورا در قیاس با نیما یوشیج در شعر وصادق هدایت در ادبیات داستانی، شخصیت کانونی میدان معماری ایران در ابتدای سده چهاردهم می دانند.
با توجه به جایگاه تعریف شده و تاریخی وارتان در معماری معاصر ایران، به نظر میرسد مطالعه و تحقیق در اصالت این جایگاه موضوعی موثر در چگونگی نقد و ارزیابی آثار اوست. از این رو شاید بررسی این موضوع از منظرهای مختلف با رویکردها ودیدگاه های متفاوت، در برداشت بهتر و تفسیر و ارزیابی صحیح تر موثر باشد؛ دیالکتیک هگل، نظر پسا ساختار گرایان، نظریه بازی زبانی ویتکنشتاین ونظرات معماران و صاحب نظران دیگر در باب "آوانگارد و معماری آوانگارد" موضوع این بررسی خواهد بود.
از دیدگاه دیالکتیک هگل، هر چیزی در درون خود ضد خودش را پرورش میدهد. از این منظر، شکل گیری آثار پیشرو، بیشتر از اینکه یک گسست تاریخی را به نمایش بگذارد، حرکت روح زمان و پیوند تاریخ را نشان میدهد. هگل معماری آوانگارد را در پیوند با گذشته می داند اما این پیوند را از طریق تضاد توضیح می دهد ونه تشابه. بر اساس این تفکر هنرمند پیشرو، در موضع انسان تاریخی است که مرزهای معماری را به قلمرو های تازه بسط می دهد و خاستگاه های گوناگون جمعی زمان خود را سریع تر از همکاران، دریافت و آن را در قالب اثر هنری به نمایش می گذارد.
پساساختار گراها کاملا برعکس، تاریخ را مجموعه ای از گسست ها تعبیر میکنند و محصول گفتمان های غالب جامعه می دانند. در این نگاه، آوانگارد بودن در ذات کلمه بیشتر از اینکه پیوند با گذشته را تداعی کند، بطور ماهوی، گسست از گذشته را در بطن خود دارد. اثر معماری آوانگارد از یک سو یک پیش گویی از گفتمان جدید است و از طرف دیگر، به شکل گیری و قوام این گفتگوی جدید کمک می کند. در یک خوانش پسا ساختار گرا، تحلیل اثر آوانگارد، بدون توجه به بافت، به ویژه بافت زمان – مکان کلان (فرهنگ) کار بیهوده ای است.
نظریه بازی زبانی ویتکنشتاین تاکید دارد که برای ارزیابی یک اثر معماری، معیارهای همگانی و جهان شمولی از سنجش و پیمایش وجود ندارد. هر بازی زبانی در معماری، ضوابط و معیارهای خود را داشته و بنابر این هر اثر معماری که درون این بازی زبانی متولد میشود، معیارهای آن زبان را دارد. وقتی زبانی را به کار می بریم، به نسبت زمانی که از زبانی دیگر استفاده می کنیم، در واقع بازی زبانی متفاوتی انجام میدهیم. برای مثال، زبان معماری کلاسیک اساسا با زبان معماری ارگانیک متفاوت است. آثار آوانگارد اما، به دلیل قرارگیری در مرز میانی سبکها، حالت ویژه ای دارند. این آثار معمولا در بدو تولد در دوره انتقالی بین دو نوع بازی زبانی مختلف قرار میگیرند : بازی زبانی رایج و بازی زبانی جدید و در حال تکوین، که البته معیارهای از پیش تعیین شده و رایج، انتخاب مناسب و منصفانه ای برای ارزیابی اثر پیشرو نیستند و باید برای یافتن معیارهای مناسب برای نقد آنها در انتظار گذر زمان بود. به همین جهت آوانگارد را پیش سبکی هم می نامند، چیزی که رهنمون به سوی تحولی است که سر انجام توفیق می یابد.
از دید اریک اوون ماس، معماری با ارزش و پیشرو، از طرحهای یکنواخت دوری می کند، حرکت ضد قراردادی دارد، افقهای جدید پردازش به معماری جستجو گر را باز می کند، از مصالح و تکنولوژی جدید بهره می برد، از مورفولوژی های طبیعی استفاده می کند، خالق آثاری با رویکرد فضایی متفاوت با چالش گسترده کردن مرزهای بسته فکری است و سنت زداست. او همچنین معتقد است معماری نوآوری می خواهد و شناخت گذشته ها برای تغییر آنها لازم است.
در هنر و معماری " آوانگارد " به معنای پدیده ای فرهنگی و پیشتاز است و به هنرمندانی گفته می شود که در یک دوره مشخص، با عقاید جلوتر از زمان، با حمله به قراردادهای حاکم بر جامعه، پیشروترین اسلوبها یا مضامین را در آثارشان استفاده کرده و اغلب بانی جنبشهای نو هستند وبا هدف بسط مرزهای هنر به سوی قلمرو های جدید گام بر میدارند به گونه ای که تا پیش از آن هرگز از سوی هیچکس دیده یا انجام نشده باشد.
نکته قابل توجه این که، آنچه به عنوان موضوع جدید وارد یک فرهنگ می شود، اصولا با سه مرحله مخالفت یا طرد، دگردیسی یا تطبیق و جذب یا پذیرش مواجه است، گاه در همان مرحله اول طرد میشود وگاه با پشت سر گذاشتن مراحل بعدی مورد پذیرش فرهنگ اصلی قرار میگیرد.
شهرت، معروفیت و شناخته شده بودن معمار پدید آورنده اثر آوانگارد نیز نسبت به زمانی که یک معمار ناشناخته، همان اثر را ایجاد میکند، خوانش های متفاوتی را از اثر به دنبال دارد و میتوان انتظار داشت که این موضوع در تسریع پذیرش اثر توسط جامعه و مخاطبین موثر باشد. همچنین نظر بزرگان معماری و شخصیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در تحسین و تایید یا نکوهش و تقبیح اثر پیشرو، با تاثیر بر افکار مخاطبین، بر خوانش آنها تاثیر گذار است. تبلیغات رسانه ها و فضاهای آکادمیک هم به عنوان بافتهای بلافصل در چگونگی خوانش اثر آوانگارد و پذیرش آن توسط مخاطب قابل تامل و توجه هستند.
به نظر می رسد تعریف جایگاه وارتان هوانسیان به عنوان یک معمار پیشرو در معماری معاصر ایران از دیدگاه هگل و پساساختارگراها، علی رغم تضاد ماهوی این دو دیدگاه در تعریف، کاملا قابل توضیح واثبات است؛ فعالیتهای وارتان از یک سو، در امتداد روح زمان، سعی درگسترش مرزهای معماری به قلمرو های تازه و خاستگاه های متفاوت دارد و از سوی دیگر با نفی گذشته و پیش گویی از گفتمان جدید، به شکل گیری و قوام این گفتگوی جدید کمک می کند.
معماری و گرایشات وارتان با نفی گذشته و سبکهای رایج زمان و تحت تاثیر آموزشها و شیوه های معماری اروپا، زبانی نو بود، که آرام آرام تبدیل به زبانی منحصر به فرد شد ومعماری او با عنوان "سبک وارتانی" را در بخشهای زیادی از شهر تهران رقم زد. در این باره، به نظر میرسد وارتان مراحل انتقال بازی زبانی رایج به بازی زبانی جدید را به طور مرسوم (طرد/تطبیق/جذب) طی نکرد و عدم وجود رقیبان و منتقدانی در خور، معروفیت و شهرت او و همچنین وجود پشتوانه های فرهنگی و سیاسی و تبلیغات رسانه هایی که بعضا خود او موسس و مدیر آنها بود، راه را برای به ثمر نشستن تلاشهای بی وقفه و خستگی ناپذیر او در تغییر شرایط حاکم بر معماری و شهرسازی ایران گشوده بود. از این رو شاید اثبات اصالت جایگاه وارتان از منظر بازیهای زبانی ویتکنشتاین، مستلزم بحث و همفکری بیشتر منتقدین حوزه معماری باشد.
اما از دیدگاه اریک اوون ماس، ظاهرا وارتان همه خصایص یک معماری با ارزش و پیشرو را در کارهایش در نظر داشته است؛ ایستادگی در برابر طرح های قراردادی مرسوم، تسلط کافی بر مصالح و تکنولوژی جدید، خلق فضاهای متفاوت و جدید و نفی حد اکثری سنتهای گذشته همگی ویژگیهایی هستند که جایگاه وارتان را به عنوان یک معمار پیشرو تحکیم میکنند، لیکن اعتقاد دیگر اوون ماس مبنی برلزوم شناخت گذشته برای تغییر آن، موضوعی است که اگر تعبیر به شناخت عملی معمار از معماری گذشته باشد (که هست)، شامل وارتان نمی شود وباید آن را به عنوان یک موضوع مهم، با امتیاز منفی در این بحث پذیرفت، زیرا تا آنجا که منابع مختلف بیان میدارند، وارتان هیچگونه تجربه طراحی و مطالعاتی موثر و ثبت شده ای در معماری ایرانی نداشته است و کلیه تجربیات او همانطور که گفته شد، در خارج از ایران و تحت تاثیر شیوه های اروپایی صورت گرفته است.
در یک جمع بندی اجمالی، می توان اذعان داشت که وارتان هوانسیان یکی از پر انرژی ترین و پرکارترین معماران دوره پهلوی اول و دوم است که در خلق فضاهایی نو برای معرفی بیانی تازه از زندگی اجتماعی و فرهنگی جدید زمان خود، استعداد و فعالیت های بی نظیری نشان داده که پایه و اساس بسیاری از بناهای هم عصر او ودوره های بعد قرار گرفته است. او در مبارزه برای نو خواهی در حوزه معماری و شهرسازی حرف اول را می زند و تلاشش برای شناساندن این موج نو از طریق تاسیس انجمنها، مجلات، سخنرانی ها و انتشار مقالات، بسیار قابل تامل و احترام است، لیکن به گفته خود او :
"... اکنون قدمهای اولیه را پیموده و در مرحله اولی ترقی می باشیم واز سر منزل اسلوبی که برای محیط خودمان خلق شده باشد بسیار دوریم. این اسلوب را نمی توان دفعتا خلق کرد و نباید منتظر معجزه ای بود که به ظهور آن کمک کند، تنها چیزی که آنرا پدید می آورد زحمات خستگی ناپذیری است که اشخاص برای رسیدن به نتایج صحیح و حقیقی بر خود هموار می کنند، ما باید از وسایلی که زندگی جدید امروزی در دسترس ما گذاشته استفاده کرده و افکار خود را به مرحله عمل گذاریم و قضاوت در کارما مربوط به نسل آینده است."
امروز ما آن نسل آینده ایم که برای روشن تر شدن مسیر پیش رو، با نقد گذشته، باید از خود بپرسیم :
آیا قطع و نفی یکباره و سریع همه ریشه ها و بنیانهای گذشته برای رسیدن به دنیای جدید، همان راهی است که پرچمداران دنیای مدرن در روندی حد اقل 500 ساله طی کردند؟
آیا در فضایی خالی از منتقد و رقیب، می توان به آثار پیشرو و با ارزش دست یافت؟
آیا عدم تقلید کورکورانه از فرهنگ و معماری گذشته خود، به عنوان یک رویکرد قابل قبول، به ما اجازه تقلید از فرهنگ و معماری دیگران را به عنوان نو آوری و خلاقیت می دهد؟
آیا به گفته وارتان، توانسته ایم با زحمات خستگی ناپذیر خود از وسایلی که زندگی امروزی در دسترس ما گذاشته استفاده کنیم و اسلوبی برای محیط خودمان خلق کنیم؟
.
.
.
جای بسی تفکر و تامل دارد که پس از حدود یکصد سال از ورود به دنیای جدید، عدم کنجکاوی ما ایرانیان نسبت به ماهیت و ریشه های دنیای مدرن و استفاده ابزاری و کاربردی و ازسررفع نیازهای مادی و زود گذر و مشاهده تاثیرات این نوع نگاه بر همه جنبه های زندگیمان، از جمله فرهنگ ومعماری، همچنان تلاشی برای شناخت ساختار و ماهیت آن انجام نمی دهیم و دلخوش به تطبیق و ترجمه دستاوردهای دیگران به نام خود و فرهنگ خود هستیم.
منابع:
کتابها:
- باور، سیروس . نگاهی به پیدایی معماری نو در ایران، نشر فضا، تهران 1379
مجلات:
- هوانسیان، وارطان . مسائل مربوط به معماری در ایران، مجله آرشیتکت، شماره 1، صفحات 4 تا 9، مرداد و شهریور 1325
مقالات:
- رحمانی، الهه؛ اعتصام، ایرج؛ مختاباد، مصطفی . تحلیلی بر چگونگی نقد و ارزیابی آثار معماری آوانگارد، مجله باغ نظر، سال چهاردهم، شماره 50، مرداد 1396
- شریعتی، سارا؛ وطن خواه، کوشا . وارتان هوانسیان و تکوین میدان معماری در ایران (1340 – 1300)، فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره 35، تابستان 1393، دانلود شده از پایگاه مجلات تخصصی نور