کاربری بنا: عمومی دولتی
کارفرما: سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور
مشاور طراحی بنا: سردار افخمی و همکاران
زمان احداث: 1346
زمان بهره برداری: 1351
بهره بردار: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
زیربنای مجموعه: 5600
تعداد طبقات: 4
سیستم سازه: اسکلت بتنی
سطح اشغال: 30%
کاربری بنا: عمومی دولتی
کارفرما: سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور
مشاور طراحی بنا: سردار افخمی و همکاران
زمان احداث: 1346
زمان بهره برداری: 1351
بهره بردار: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
زیربنای مجموعه: 5600
تعداد طبقات: 4
سیستم سازه: اسکلت بتنی
سطح اشغال: 30%

امیر علی سردار افخمی (1399 – 1308)

امیرعلی سردار افخمی متولد ۱ آذر ۱۳۰۸ در تهران، از معماران پیشرو و مطرح ایرانی است. همسر ایشان خانم لیلا فرهاد معتمد، فرزند زنده یاد دكتر احمد فرهاد معتمد از روسای پیشین دانشگاه تهران خلال سالهای (۱۳46-1332) می باشد.
در سال ۱۳۲۳ (۱۹۴۴)، زمانی که شاگرد دوره متوسطه بود برای ادامه تحصیلات راهی فرانسه شد و پس از ورود به رشته معماری در مدرسه هنرهای زیبای پاریس «بوزار» شاگرد اول شد. سردار افخمی پس از أخذ مدرک دکتری معماری از دانشکده هنرهای زیبای پاریس در سال 1342 (۱۹۶۳) به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد تا اینکه به دلیل اختلاف با هوشنگ سیحون (ریاست وقت دانشکده معماری) کار تدریس را رها کرد و منحصراً به کار معماری در دفتر خود در تهران «شرکت مهندسان مشاور سردار افخمی» پرداخت.
از آثار مهم او، می توان به تئاتر شهر و ساختمان جدید مجلس شورای اسلامی را شاره کرد، که در سال ۱۳۵۵ طراحی و پس از انقلاب اسلامی ایران در سال‌های 1380–1376 اجرا شد.
از دیگر آثار او نیز می توان به مرکز تحقیقات کار واقع در خیابان ولیعصر، منزل شخصی معمار واقع در گلستان چهارم (در حال حاضر در اختیار وزارت امور خارجه است) و ساختمانی برای کودکان بی‌سرپرست اشاره کرد که تصاویر دو پروژه آخر در کتاب‌های «رولف بنی – عکاس کانادایی» که پیش از انقلاب به چاپ رسانده، منتشر شده است. همچنین با توجه به گفته‌های معمار ساختمانی در پارک نیاوران به سبک شیروانی‌ها و طرح یک مسجد در تهران (ساخته نشده) نیز از جمله آثار دیگر اوست. سردار افخمی بعد از انقلاب نیز مشغول پروژه‌های شخصی و خصوصی برای دوستان در فرانسه بوده است.
وی کمی قبل از انقلاب به دلیل مسائل خانوادگی (تحصیل فرزندان) ایران را مجدداً به مقصد فرانسه ترک نمود ولی پس از خروج از ایران همانند بسیاری از معماران قبل از انقلاب بنا به دلایل مختلف به ایران بازنگشت و از آن زمان ساکن پاریس بوده است. امیرعلی سردار افخمی را می توان معماری زمینه گرا نامید. وی همواره بر استفاده از آجر در طراحی و اجرای ساختمان هایش اصرار خاصی داشت.
وی به تاریخ یکشنبه ششم دسامبر ۲۰۲۰ (۱۶ آذر ۱۳۹۹) در ۹۱ سالگی، در اثر کهولت سن در فرانسه درگذشت.

منابع:

براتی، پرویز، (1391، 25 بهمن) . «علی سردار افخمی» طراح و معمار تئاترشهر در گفت وگو با «شرق»: نگذاریم تئاتر شهر ناهنجار شود. روزنامه شرق، برگرفته از www.sharghdaily.com
براتی، پرویز، (1399، 19 آذر) . معمار تئاتر شهر درگذشت. روزنامه ایران، برگرفته از www.irannewspaper.ir

 

 [پیوند خارجی]
1_ نگذاریم تئاتر شهر ناهنجار شود. | «علی سردار افخمی» | طراح و معمار تئاترشهر در گفت وگو با «شرق» | پرویز براتی []
2_ معمار تئاتر شهر درگذشت | بخش هایی از صحبت های امیرعلی سردار افخمی از میان گپ و گفتی منتشر نشده | پرویز براتی []

 [پیوند داخلی]
1_ اطلاعات دوره ها: 1357 - 1332 | تحولات اجتماعی دوران پهلوی دوم ۱۳57-۱۳32 []
2_ اطلاعات دوره ها: 1380 - 1357 | تحولات اجتماعی دوره سوم 1380-1357 []

 

ساختمان تئاتر شهر - تهران
ساختمان تئاتر شهر در پارک دانشجوی تهران، یکی از مهم‌ترین و به یاد ماندنی‌ترین کارهای علی سردار افخمی است. طراحی و مقدمات اجرای ساختمان تئاتر شهر به سال 1346 خورشیدی در شرکت مهندسان مشاور سردار افخمی انجام شد. تئاتر شهر با گنجایش 600 نفر در پارک دانشجو واقع است و با توجّهات خاصّ فرح پهلوی، ساخته شد، که قصد داشت تا یک تئاتر ملّی و بین المللی در پایتخت ایجاد کند.  بعد از پنج سال کار، ساختمان رسماً در روز هفتم بهمن ماه 1351 خورشیدی با یک سالن مدرن افتتاح شد. 
طراحی فضایی برای اجرای نمایش یا برگزاری کنسرت‌های موسیقی، با امکانات و تجهیزات مناسب، همراه با بخش‌های اداری، خدماتی و پشتیبانی از نیازهای اصلی طرح بوده است. عناصر فضایی در پلانی به شکل دایره و بر اساس هندسه آن، به صورت متقارن حول محوری در راستای شمال - جنوب سامان‌دهی و بر اساس دسته بندی و کم‌ترین تداخل عملکردها در چهار طبقه توزیع شده اند. پایبندی و تبعیت از خواص هندسی فرم دایره در شکل گیری پلان‌ها به وضوح قابل مشاهده است.
ساختمان تئاتر شهر بنای استوانه‌ای به قطر تقریبی 34 متر و ارتفاع 15 متر است که نمای طراحی آن تماماً با کاشی فیروزه‌ای رنگ پوشیده شده. و رواق با ستون‌های کشیده و قاعده‌ی ستاره‌ی سه‌پر، گرداگرد آن را فرا‌ گرفته که با طرح‌های منحنی، سقف پیش آمده‌ی ساختمان را برپا نگه داشته است. رواقی بر گرد حجم استوانه‌ای شکل ساختمان طراحی شده است. همه‌ی جوانب ساختمان باز است و امکان تماشای ساختمان را به مخاطبان می‌دهد. شمایل بنا نیز از هر کجا که دیده شود کمابیش به یک شکل است. 
کالبد ساختمان، موجودی صُلب به نظر می آید، آنچنانکه مخاطب حس می‌کند سقف طرّه بنا به جای آنکه بر ستون‌های رواق نشسته باشد به این پایه توپر و سنگین مرکزی متصل است. به این ترتیب، ستون‌های رواق نه در نقش یک عنصر سازه ای، که در مقام ملحقات تزئینی بنا ظاهر می شوند. عامل دیگری که موجب می شود تا حجم میانی پایة سقف تصور شود کیفیتی در فصل مشترک سقف و دیوارة بسته بوجود آمد است: این دیواره بیش‌تر بی‌واسطه‌ای به سقف می‌رسد، تنها در محدودة کوچکی در شمال بنا است که پنجره ای با شیشة تیره رنگ دیواره و سقف را از هم جدا می کند. تنها در این بخشِ محدود است که تصور می‌شود وظیفة باربری از دوش دیوارة مورد بحث برداشته شده و در نتیجه ستون‌های رواق جایگاه بهتری پیدا کرده‌اند. 
ساختمان بر صفه‌ای دوار – هماهنگ با فرم منحنی ساختمان – نشسته است. پله‌ها، آبنماها و سکوهایی که گرداگرد این صفّه قرار گرفته‌اند نیز همگی منحنی هستند. اما این فرم‌های منحنی در طرح محوطه به راحتی با صحن شمالی و فضاهای باز اطراف پیوند نمی‌یابند. به عبارت دیگر، این امواج منحنی که از بنای مدور تئاتر آغاز و در محوطه‌ی باز منتشر می‌شوند، با فاصله گرفتن از بنا رفته رفته محو می شوند. از آنجایی که ساختمان در جنوبی‌ترین محدوده‌ی زمین پارک دانشجو طراحی شده است، صحن به وجود آمده در آن، موجب می شود که منظر گسترده ‎تری برای رهگذران چهار‎‌راه و خیابان به سوی بنای تئاتر مهیا شود. ساختمان تئاتر – که به دلیل ارتفاع، بزرگی زیاد و شکل و شمایل متفاوتش در میان همسایگان خود کاملا متمایز است – به واسطه‌ی وجود این صحن وسیع اهمیت بیش‌تری نیز پیدا می‌کند. قرار دادن تابلوها و پرده‌های اعلان نمایش، و گاه برگزاری نمایش‎های خیابانی در این صحن توجه عابرین را جلب می‌کند و به این ترتیب فضای تئاتر با خیابان‌های اطراف پیوند می‌خورد.
دیواره های پیرامونی با نقوش هندسی در لایه ها و رنگ های متفاوت اجرا و تزیین شده اند. نوارهای افقی که نقوش هندسی مانند دایره و مربع به رنگ های آبی و کرم و قهوه ای در آن ها طراحی شده است، نخستین لایه را می سازند. دومین لایه، شبکه‌ای لوزی شکل است، که حاشیه درون هر لوزی از آجر لعابدار آبی رنگ، تشکیل شده است. ترکیب این لایه ها، سطوح تزیین، با ترکیب رنگی متنوع کرم، آبی و قهوه ای رنگ، به وجود آورده است. 
به جز دیواره های پیرامون صحنه، پنجره های زیر سقفی به ارتفاع 6/2 متر در انتهای دیواره های خارجی بنا قرار گرفته و طبقه دوم را در نما، به صورت متمایز، معرفی می کند.
اما جدا از نما و حجم مدور ساختمان، چالش اصلی طراحی در کالبد یک حجم استوانه‌ای، سازماندهی فضاها در پلان دایره‌ای شکل آن است، طراح با انتخاب سه دایره با شعاع‌های بزرگ‌تر از شعاع قاعده‌ی استوانه که مرکز یکی از آن‌ها در بیرون استوانه و مرکز دوتای دیگر در درون آن قرار دارد، این امکان را ایجاد می سازد که اولا فرم مناسبی برای سالن اصلی (که تنها سالن برنامه‌ریزی شده‌ی طرح است) ایجاد شود، و ثانیا خطوط پلان با زاویه ملایم‌تری چه نسبت به یکدیگر و چه نسبت به جداره‌های کالبد اصلی، فضاها را تفکیک کنند. 
طبقه همکف و اول
طبقه همکف، از سالن اصلی، صحنه، بخش پذیرش و سالن انتظار تشکیل شده است. ردیف ستون‌های واقع بر محیط استوانه بیرونی، مسیر سرپوشیده ای به عرض هفت متر در پیرامون ساختمان ایجاد کرده است که به عنوان فضای واسط، حد فاصل ساختمان اصلی و محوطه پارک عمل کرده و دسترسی به بنا را از نقاط مختلف، میسر می کند. در بخش شمالی بنا، سالن انتظار و پلکان‌های ارتباطی منتهی به زیرزمین و طبقه‌ اول قرار دارند. سالن انتظار فضایی مرتفع به مساحت 462 متر مربع است. ورودی سالن و بازشوهای شرقی و غربی که به خروجی اختصاص دارند، در آن جای گرفته اند. روشنایی سالن انتظار با نور مصنوعی تامین می شود.
سالن اجتماعات سالنی با پلان دایره شکل، در حد فاصل سالن انتظار و صحنه قرار گرفته است. این سالن با گنجایش ششصد نفر طراحی شده است که ظرفیت طبقه همکف پانصد نفر می باشد. صحنه به صورت مستقیم با عمقی حدود 16 متر و دهانه ای معادل 12 متر طراحی شده است. قاب صحنه ارتفاعی حدود 9-7 متر دارد. تجهیزات صحنه اصلی که از دو جانب کنترل و هدایت می شوند، بر امکانات نمایشی سالن، با امکان جابجایی، تغییر و گردش صحنه، افزوده و اجرای نمایش‌های مختلف را میسر ساخته‌اند.
کارگاه تولید دکور در بخش زیرین صحنه قرار گرفته و ارتباط بین آن دو به کمک آسانسور برقرار می شود. بخشی از اتاق‌های تعویض لباس هنرمندان و فضای پست صحنه در طرقین صحنه با امکان دسترسی مستقیم طراحی شده اند. اتاق‌های صدا، نور و کنترل در فضایی حد فاصل سالن انتظار و سالن اصلی در بخش مالی پلان جای گرفته اند.
طبقه اول، از جایگاه تماشاچیان به ظرفیت 100 نفر، راهرو و اتاق‌های بخش تشریفات تشکیل شده است. دو رشته پلکان به عرض دو متر به موازات بدنه‌های سالن اصلی، دسترسی از طبقه همکف به طبقه اول را میسر ساخته و به فضای انتظاری به عرض 7 متر، با امکان دید به لابی طبقه همکف منتهی می شود.
سالن اصلی با سقف کاذبی تزیینی که با میله‌های فولادی به خرپای اصلی سقف اتصال یافته، پوشیده شده است. سقف کاذب، از قطعات مربع شکل به ابعاد 40×40 سانتی‌متر با سطوحی مدور و محدب، تشکیل شده است. این قطعات ضمن تزیین فضای داخلی سالن، پاسخگوی مسائل آکوستیکی نیز می باشند.
تناسبات رعایت شده در سالن، به لحاظ مساحت و ارتفاع، متناسب و هماهنگ با جمعیتی است که در مواقع برگزاری مراسم در ان حاضر می شوند. این تناسبات در کنار مصالح متنوعی مانند چوب و سنگ که با اشکال هندسی در تزئینات دیواره‌ها و کف به کار رفته، به همراه فرم مدور سالن و خطوط آزاد بدنه بالکن، فضای سالن را به فضایی متنوع تبدیل کرده است.
طبقه دوم
طبقه دوم به فضاهای اداری و سالن‌های تمرین اختصاص یافته و با الگوی راهرو وسط و اتاق‌ها در طرفین، طراحی شده است. در بخش شمالی این طبقه فضایی به مساحت 170 متر مربع برای اجرای نمایش ویژه‌ی کودکان طراحی شده است.
این سالن با پیش‌آمدگی به سمت راهرو، ضمن ایجاد تنوع در فضا، بخش اداری را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می‌کند. پلکان و آسانسورهای ارتباطی در گوشه شرقی و غربی، دسترسی به این طبقه را فراهم کرده‌اند.
طبقه سوم
این طبقه که با عقب نشینی قابل توجهی از محیط پیرامونی، از دیگر طبقات متمایز می‌شود، از دو بخش مجزای فضاهای بالای صحنه و بخشی مرکب از خیاط‌خانه، سرایداری و حراست تشکیل شده است. بخش بالای صحنه، فضایی به مساحت 6/325 متر مربع است که تیغه‌های بتنی به فاصله محور به محور 85/0 متر، بدنه‌های آن را تشکیل می‌دهند. این بخش با راهرویی به عرض 20/2 متر در فضای باز، از بخش دوم تفکیک می‌شود.
زیرزمین
در این طبقه، فضاهای خدماتی شامل رستوران، اتاق گریم، سرویس‌های بهداشتی، انبار دکور و مانند ان قرار دارد و به لحاظ فضایی به دو بخش کاملاً مجزا تفکیک شده است. بخش نخستین، از رستوران و سرویس‌های بهداشتی آقایان و بانوان تشکیل شده و پلکانی که به موازات بدنه‎‌های سالن در طبقه همکف طراحی شده است، دسترسی به این بخش را فراهم می‌سازد.
انبار دکور، جایگاه ارکستر، تأسیسات، اتاق‌های گریم و سرویس‌های بهداشتی، دومین بخش این طبقه را تشکیل می‌دهند. پلکان مجاور صحنه، ارتباط این بخش با دیگر طبقات را میسر می‌سازد. در پیرامون این طبقه راهرویی به عرض دو متر طراحی شده است که قبلاً، به منظور دسترسی به پارکینگ اتومبیل واقع در شمال شرق ساختمان به کار می‌رفته است. این پارکینگ، هم‌اکنون به سالن چهارسو و فضاهای جانبی مانند اتاق گریم و سرویس‌های بهداشتی و مانند آن، تبدیل شده است و راهروی مذکور نیز به منظور برقراری ارتباط با میان زیرزمین و سالن مورد استفاده قرار می‌گیرد.
با رشد جمعیت در تهران و کمبود سالن‌های اجرای نمایش، کارکرد این بنا به تدریج تغییراتی یافت و فضاهایی که کاربری سابق را نداشتند به سالن‌های نمایش تبدیل شدند. پارکینگ‌هایی که برای افراد برجسته و مسئولان ساخته شده بود، پارکینگ کارمندان و کارگاه‌های متعدد دکورسازی و موتورخانه در طبقه‌ی زیرین بنا، به سالن‌های قشقایی، (افتتاح در سال 1377 خورشیدی و دارای ظرفیت 170 نفر)، سایه (به ظرفیت 100 نفر)، چهارسو (ظرفیت این تالار بسته به نوع نمایشی که در آن اجرا می شود از 120 تا 350 نفر متغیر است)، نو (افتتاح در سال 1379 خورشیدی و دارای ظرفیت 80 نفر) و خانه ی خورشید (به ظرفیت 50 نفر) تبدیل شدند. کافه تریای تئاتر شهر نیز در سالن انتظار سالن اصلی قرار دارد. کتابخانه‌ی تخصصی و مرکز اسناد هنرهای نمایشی نیز در تئاتر شهر به سال 1366 خورشیدی راه‌اندازی شد.

منابع:

- بانی مسعود، امیر . معماری معاصر ایران/ تهران: نشر هنر معماری قرن، چاپ پنجم(ویرایش دوم)، زمستان ۱۳۹۱
- بانی مسعود، امیر . معماری معاصر در ایران (از 1304 تا کنون)/ مشهد: انتشارات کسری، چاپ اول، زمستان ۱۳۹9
- میرمیران، هادی - اعتصام، ایرج - میرمیران حمید . معماری معاصر ایران: 75 سال تجربه بناهای عمومی (1300 تا 1375 هجری شمسی)، زیر نظر وزارت مسکن و شهرسازی و معماری، دفتر معماری و طراحی شهری، سازمان مجری ساختمان ها و تاسیسات دولتی و عمومی، با همکاری مهندسین مشاور نقش جهان - پارس / تهران: شرکت طرح و نشر پیام سیما، 1388
- معاونت شهرسازی و معماری: پژوهش و تدوین مهندسین مشاور نقش (برای وزارت مسکن و شهرسازی) . نقد آثاری از معماری معاصر ایران/ تهران: وزارت مسکن و شهرسازی، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری، 1386

 

© کلیه حقوق برای پایگاه "نقد معماری معاصر ایران" محفوظ می‌باشد؛ لذا استفاده از کلیه مطالب وب سایت تنها با ذکر منبع بلامانع است.

برچسب ها
1357 - 1320
عمومی دولتی

نقدها  

علی کیافر
علی کیافر
تئاتر شهر تهران:
جامه ای نوین با اصالت، یا پیرایشی بر جامه دیگران
قابلیت های معمار و معماری
علی کیافر
معمار، شهرساز، پژوهشگر و استاد دانشگاه، آمریکا


در آذرماه امسال*، علی سردار افخمی، معماری که نام او برای آشنایان با چشم‌انداز معماری معاصر ایران، بویژه بناهای دهه های چهل و پنجاه خورشیدی، کم و بیش شناخته شده است در گذشت. در یاد آوری او نام چند بنا از مجموعه ساختمان هایی که او طراحی و اجرا کرده بود -- بیش از همه تئاتر شهر و مجلس شورای اسلامی و در گستره ی کمتری پروژه دانشگاه صتعتی اصفهان – در گفتگوها و نوشته‌های گوناگون مطرح شدند. از این میان بنای تئاتر شهر که از آن با اشاراتی چون "یکی از نمادهای مهم شهر تهران،" "هویت شهر تهران،" و حتی "هیچ بنای دیگر در تهران در حد تئاتر شهر بر سر زبان ها نیست،" "ساختمان مدور زیبایی که با معماری جذابش به یکی از مکان‌های دیدنی‌ شهر تبدیل شده است،" "نماد تئاتر ایران،" و ساختمانی که "نه تنها به عنوان نماد شهر بلکه به عنوان بخشی از هویت و ماهیت مردمانش از آن‌ها یاد می‌شود" گسترده‌ترین پوشش را به خود گرفت.
علی سردار افخمی دانش‌آموخته معماری در دانشکده هنرهای زیبای پاریس (بوزار) بود که پس از دریافت مدرک دکترا در سال ۱۳۴۲ به ایران بازگشت و پس از مدتی که در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تدریس کرد، به گفته خود او پس از برکناری پدر همسرش احمد فرهاد از ریاست دانشگاه تهران به علت سختگیری هوشنگ سیحون رییس وقت دانشکده هنرهای زیبا از تدریس دست کشید و به فعالیت در دفتر معماری خود مشغول شد.
در اینجا و آنجا گفته شده است که او خود را از معدود معماران برجسته ایران می دانست که حتی با وجود آموزش غربی و دانش معماری جدید دراروپا، به "معماری ایرانی" پرداخته است، و "یک نوع سبک و روش را برای هر اقلیم و آب و هوا مناسب نمی‌داند." او خود همچنین بیان می‌داشت که "هر فرهنگی معماری خود را طلب میکند" .1 کسانی درباره علی سردار افخمی گفته‌اند که او "نابغه معماری ایران" بود؛ افرادی نیز اعتقاد دارند که "وی معماری زمینه‌گرا است و نهایتاً معماری اصیلی را ارائه می‌دهند. یعنی عوامل مشترک تاثیرگذاری را می‌توان در کالبد کارها و طرح‌هایشان یافت که نشان از این موضوع دارد؛ در واقع معماری او اگر در تهران باشد ماهیت این شهر و اگر در جای دیگری باشد به مسائل اقلیم و پیشینه تاریخی منطقه دیگر توجه دارد و عملاً با مکان پروژه سنخیت دارد. بدون شک این نوع نگاه ریشه در اصالت آموزش خانوادگی و آموزش‌های فرهنگی او دارد." 2
این دیدگاه از سوی دیگرانی نیز تایید شده است: " تمام هنر و دغدغه‌های" زوج سردارافخمی و لیلا فرهاد همسر ایشان که نیز مهندس معمار است "این بود که روزی برسد که وقتی در هر کجای ایران راه می‌رویم از معماری ایرانی یاد کنیم، معماری ایرانی ببینیم و از آنچه که گذشتگان ما از معماری ایرانی به یادگار گذاشته‌اند، الهام بگیریم." 3
این نوشته سر آن دارد که با اشاره کوتاهی به نقش زنده یاد علی سردار افخمی در معماری مدرن ایران، به جنبه‌هایی از بنای تئاتر شهر تهران، بویژه اصالت در فکر و طرح آن، و نیز دربیان و تعریف معماری ایرانی در آن بپردازد و دیدگاه دیگری را در میان بگذارد.
بی شک سه بنای یاد شده که توسط سردار افخمی و دفتر معماری او طراحی شدند جایگاه به یاد ماندنی در صحنه معماری ایران داشته‌اند، اما نه او و نه طرح‌های معماری او را نباید برترین‌ها دانست. هرکدام در کنار قابلیت‌ها و تاثیرشان در معماری نیم قرن گذشته، زوایای دیگری نیز داشته‌اند که در بررسی بی طرف باید در نظر داشت. به عنوان نمونه، ساختمان تئاتر شهر در سال ۱۳۴۶ طراحی و پس از ساخت، در بهمن ۱۳۵۱ افتتاح شد. طراحی این پروژه مستقیماً از طرف دفتر مخصوص فرح پهلوی به علی سردار افخمی محول شد. این ارتباط شخصی سردار افخمی با ملکه ایران بواسطه همسر او و در نتیجه دریافت امتیاز طرح تئاتر شهر کمتر مورد توجه صاحب‌نظران قرار گرفته است و بیشتر بر هنرمندی و توانایی‌های او در مقام یک معمار تاکید شده است. بطور مثال درباره ارجاع طراحی و ساخت بنای تئاتر شهر به علی سردار افخمی بیان شده است: "در آن زمان علاقه داشتند که تهران یک ساختمان تئاتر داشته باشد و از آنجا که آقای سردارافخمی فرد خوش‌نام و خوش‌فکری بود، کار را به ایشان سپردند." با احترام به دارندگان چنین نظریاتی، بدون مطرح کردن توانایی‌های علی سردار افخمی در معماری، و با نگاهی غیر سیاسی، به باور من باید در یک نگرش پژوهشی واقعیت‌ها را از دید دور نداشت و عوامل شکل‌دهنده یک اتفاق را فراموش نکرد یا کم بها داد. در این مورد خاص، چگونگی بخشیدن طراحی بنایی که قرار بود نقش مهمی در کالبد معماری پایتخت ایفا کند و نقشی نمادین حتی در سطح کشورداشته باشد، بدون مسابقه ای در سطح ملی -- اگر نه بین‌المللی چنانچه در مورد پاره‌ای از بناهای ملی ایران انجام شد-- به معماری که در آن زمان کارنامه‌ای چندان درخشان و پرسابقه‌ای نداشت را نمیتوان بی‌ارتباط با رابطه‌های شخصی او و بخشش درباری دانست.
نکته دیگر طرح مدّور این بناست. سردار افخمی خود درباره دلیل انتخاب یک ساختمان دایره‌ای‌ شکل برای ساختمان تئاتر شهر گفته بود که "موقعیت محلی که به من برای احداث این طرح دادند طوری بود که به نظرم می رسید بهترین ایده این است که دایره ای باشد تا از هر طرف دیده شود. نمی خواستم ساختمانی باشد که فقط یک نما داشته باشد و بعد پشتش هرچه بشود جا داد. به عکس، در ذهنم بود که این سازه، یک نما نداشته باشد و تمام اطرافش نما باشد." در مورد ستون‌های بنا که به تعبیر کسانی "شبیه خیمه به نظر می رسد" گفته بود: "این ستون ها هیچ شباهتی به هیچ چیز ندارد.... این تصور از قبل در ذهنم نبود که طرح نهایی شبیه خیمه یا فرم به خصوص دیگری باشد. این ساختمان شبیه هیچ چیزی نیست. 4 و همچنین نگاه او به معماری ایرانی، استفاده از آجر در معماری، اینکه "تئاتر شهر مختص فکر خود ایشان بود" و اینکه سردار افخمی در طراحی این بنا از "برج طُغرل و معماری ایلخانی و ستون‌های قرینه تخت‌ جمشید الهام گرفت."
در تمامی این گفته‌ها میتوان دقت کرد و آنها را یک به یک نقد نمود. بطور مثال: آیا طرح بنای تئاتر شهر "کاملا زاییده ذهن معمار" و برداشت او از معماری تاریخی ایران است؟ آیا بکار گیری "کاشی کاری‌ها با الگوی ایرانی" نشانگر معماری ایرانی است؟ آیا بنایی که عمدتا تنها رونمای آن تزییناتی با رنگ و جنس چشم آشنای ایرانیان است را میتوان "معماری ایرانی" دانست؟ در یادآوری از زنده یاد علی سردار افخمی افزون از اشاره به معماری ایرانی، مشخصا از استفاده از آجر در معماری او گفته میشود. شکی نیست که در نوع طراحی معماری انتخابی او، بویژه در بنای تئاتر شهر، رگه‌هایی از سازمایه‌ها 5، شکل‌ها و تزیینات ایرانی به چشم می خورد. اوخود گفته است: "نکته مهم در ساخت این بنا این بود که از همان ابتدا مخالف کاربرد شیشه و تراورتن بودم، به دلیل اینکه این مصالح مناسب آب و هوا و فضای ایران نیست. در پروژه هایم همیشه به دنبال آجر رفتم." 6 و نیز گفته شده: "تئاتر شهر مختص فکر خود ایشان بود،" و در "طراحی این بنا از برج طغرل الهام گرفته شده است." او میگوید: "فرم نهایی سازه، در واقع با الهام از خاطراتی که از کودکی از معماری ایرانی داشتم به ذهنم رسید. ..جاهای مختلف مملکت مثل شیراز، اصفهان و حتی جاهای دورافتاده ...را دیدم و در جزئیات ساختمان‌های تاریخی این شهرها دقت کردم." 7
گفته‌های تمجیدی درباره تئاتر شهر – بیشتر از آنچه واقعیت دارد -- را میتوان یک به یک نقد نمود. بطور مثال: آیا طرح این بنا کاملا زاییده ذهن معمار و برداشت او از معماری تاریخی ایران است؟ به کار گیری کاشی کاری‌ها با الگوی ایرانی نشانگرمعماری ایرانی است؟ بنایی که عمدتا تنها رونمای آن تزییناتی با رنگ و جنس چشم آشنای ایرانیان است را میتوان "معماری ایرانی" دانست؟ به باور من چنین نیست. بیش از هر چیز حجم و نمای بیرونی تئاتر شهر برگرفته از ساختمان‌های دیگری هستند که پیش از آن در غرب ساخته شده بودند. سازه آن گرته برداری از ایستگاه اصلی راه آهن شهر ناپل (سال ۱۹۵۳) و مجموعه ورزشی شهر رم (سال ۱۹۶۷) هر دو طرح معمار ایتالیایی، پیِرلوییجی نِروی 8 ، و فرم آن بسیار شبیه سالن بکمن 9 در دانشگاه فنی کالیفرنیای امریکا (سال 1964) طرح ادوارد استون است.10


ایستگاه اصلی راه آهن شهر ناپل (سال ۱۹۵۳)

مجموعه ورزشی شهر رم (سال ۱۹۶۷)

سالن بکمن در دانشگاه فنی کالیفرنیای امریکا (سال 1964)

عدم اصالت و ماهیت بخش‌های تزیینی سازه‌ی آن را معماری که از نزدیک با این طرح آشناست چنین بیان میکند: "من اولین کارمند دفتر سردار افخمی بودم و پروژه تئاتر شهر اولین پروژه مهم این دفتر بود. من و اشخاص دیگری که بعد به دفتر آمدند همگی میدانستیم این طرح اصالت ندارد و کپی پیرایش شده‌ای از یک اثر معماری غربی است... دیگر اینکه این ستون‌ها بار بر نیستند و نقشی در ایستایی ساختمان ندارند و صرفا جنبه تزیینی دارند." 11

شباهت یک طرح یک بنا با طرح بناهای دیگر امر بی‌سابقه ای نیست. در ایران ما ساختمان های شناخته شده ای هستند که کم یا زیاد تاثیر گرفته از بناهای دیگر دنیا بوده اند. شباهت یا گرته برداری سالن رودکی (وحدت) از اپرای شهر وین اتریش، موزه هنرهای معاصر تهران از موزه خوان میرو در بارسلونای اسپانیا (اثر معروف معمار خوزه لویی سرت) و برج میلاد از برج مخابراتی شهر تورنتوی کانادا تنها چند نمونه‌اند.

به فرم، عملکرد و شخصیت بنا نیز میتوان نگریست. به باور بسیاری از معماران ایرانی تئاتر شهر، سازه‌ای ساده، بدون هویت و بدون پیام معمارانه ی مشخصی است؛ بنایی که معمار آن با افزودن تزیینات و پیرایش بیرونی (کاشیکاری‌های ایرانی، به کار بردن رنگ فیروزه‌ای) ساختمانی بیانگر پست مدرنیسمِ بی اصالت که به چشم زیبا می آید بدنیا آورده است.
جدا از مقوله اصالت طرح یا عدم آن، تئاتر شهر اشکالاتی در عملکرد و بهره برداری درست از فضای ساخته شده هم دارد. بنا بر گُفته دستکم یک نفر از بازیگران حرفه‎ای تئاتر: "مجموعه تئاتر شهر از نظر زیبایی و تزیینات، بنای بسیار منحصر به فردی است ولی متاسفانه ایراداتی هم دارد که نباید از نظر دور داشت. وقتی قرار است صحنه‌ای برای اجرای تئاتر درست شود، طراحی آن باید به گونه‌ای باشد که تماشاگر از همه جای سالن دید داشته باشد و به عبارت دیگر، سالن نقطه کور نداشته باشد ولی متاسفانه این نقص در تئاتر شهر و همینطور در تالار وحدت وجود دارد. به این معنا که اگر تماشاگر در گوشه سالن بنشیند، نمی‌تواند بخشی از صحنه را ببیند... وجود این نقطه ضعف، کار طراحی را برای طراحان سخت می‌کند." او با توجه به نکات ایمنی در طراحی و ساخت مکان‌هایی مانند تئاتر شهر که تردد در آنها زیاد است می افزاید: ": درب ورود و خروج این مجموعه‌ یکی است و همین مساله ضریب ایمنی آن را پایین می‌آورد و اگر خدای نکرده اتفاقی مانند آتش‌سوزی یا زلزله رخ بدهد، خطرات بیشتری برای مراجعان به همراه دارد." 12 همچنین به گفته بازیگری که در اولین اجرای تئاتر شهر بازی کرد: "در همان اجرا متوجه شدیم که ساختمان تئاتر شهر بسیار زیباست، اما از نظر آکوستیک صفر است." 13
در مورد شکل دایره‌ای بنا میتوان اشاره کرد که "فرم دایره از دیر زمان برای هنرهای نمایشی در معماری به کار گرفته شده است؛ مانند ساختمان‌های زمان رومی‌ها. با توجه به نوع نمایش‌های آن زمان و موجود نبودن تکنولوژی نور و صدا، فرم دایره بهترین بوده است. یکی از خصوصیات آن نمایش‌ها نبودن جهت در نمایش مجریان بوده و فرم دایره مشاهده کنندگان را در شرایط مساوی قرار می داده است. آما امروزه، قریب به اتفاق هنرهای نمایشی جهت دارند و با وجود تکنولوژی نور و صدا فرم دایره عملکرد خود را از دست داده و به فرم‌هایی که بتواند جهت را تامین کند تبدیل شده است. این تغییر در اکثر ساختمان‌های جدید هنرهای نمایشی مشهود است." نقد دیگری که به ساختمان تاتر شهر وارد است همین محدود کردن نمایش‌های مدرن این دوران در فرم دایره است: 1) فرم نشان دهنده عملکرد نیست و 2) فرم دایره فضاهای تلف شده بیشتری را ایجاد می‌کند." 14

مایلم در انتها اشاره کنم آنچه در این نوشته آمد دیدگاه من از منظر یک پژوهشگر تاریخ معماری و شهرسازی ایران در دوران مدرنیت است 15 ، دیدگاهی که می تواند مخالفانی داشته باشد. ولی به باور من در نقد معماری -- که در سرزمین ما، حتی در میان حرفه ورزان شهرسازی و معماری، بسیار کم جان بوده و به آن کم پرداخته شده است -- از تعارف و چشم‌پوشی باید گذر کرد، همانطور که در گفتمان‌های دیگر، همچون سینما و تئاتر و ادبیات و شعر، که خوشبختانه دهه‌هایی است گفت‌ و‌ گو و حتی بحث و جدل درباره آنان در این سرزمین ریشه یافته است.

پانویس ها
1= گفتگوی علی سردار افخمی با علی کیافر، خرداد 1393
2= گفتگوی آرش طبیب زاده با هنر آنلاین، 14 تیر 1395
3 = گفتگوی عبدالرضا ذکایی با خبرگزاری ایسنا، 19 آذر 1399
4=گفتگوی علی سردار افخمی با روزنامه شرق، شماره 1671، 25 بهمن 1391
5= زبان شناس آگاه داریوش آشوری واژه "سازمایه" را بجای واژه "مصالح" که جمع "مصلحت" است" به کار می برد.
6= گفتگو با روزنامه شرق، شماره 1671، 25 بهمن 1391
7= گفتگو با روزنامه شرق، همان
8= Pierre Luigi Nervi
9= Beckman Auditorium
10= Edward Durrell Stone
11= روح الله نیک خصال، معمار ساختمان وزارت کشور فعلی و دارنده نقش اصلی در اجرایی کردن نقشه های بنای برج آزادی، در مکاتبه با علی کیافر، آذر 1399
12= خسرو خورشیدی، در گفتگوی با سایت تحلیلی خبری عصر ایران، 18 آذر 1399
13= مهدی هاشمی، رادیو فردا، 28 آذر 1399
14= روح الله نیک خصال در مکاتبه با علی کیافر، آذر 1399
15= اولین جلد از مجموعه چهار جلدی نگرش من به دگرگونی های جامعه، هویت، شهر، شهرسازی ایران در یک صد سال گذشته به نام "آتشگهی در خواب آتش ها: روزنی بر شهر و معماری در این دیار" توسط کتابکده کسری چاپ و منتشر شده و جلدهای بعدی در مراحل تکمیل و پایان یافتن هستند.

*این یادداشت در سال 1399 به رشته تحریر درآمده
1400/01/17